یادداشت به قلم مهندس عباس کرمی سی سخت
از نظر بسیاری فعالان عرصه مدیریت شهری، ورود شوراهای شهر به عرصه مدیریتی شهری و واگذاری قدرت تصمیم گیری و دخالت در شهرداری ها از جمله مهمترین عوامل تضعیف کننده مدیریت شهری در شهرهای کوچک بوده است.
کد خبر: ۹۷۸۶۹۴
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۶ 15 July 2021

مهمترین تنگناها و مسائل و مشکلات شهرداری شهرهای کوچکتوسعه شهرنشيني در جهان و به ويژه در کشورهاي در حال توسعه، عوارض و مسائل گوناگوني را به همراه داشته است. ظهور شهرهاي کوچک و نوبنياد، با ماهيت روستا شهري، پديده اي است که بسياري از کشورهاي مختلف و از جمله ايران با آن روبرو هستند. مزاياي شهرهاي کوچک در تعادل بخشي در توسعه منطقه اي و زندگي در شهرهاي کوچک، باعث شده است تا در سال هاي اخير در سياست گذاري توسعه شهري و ملي توجه بيشتري را به خود جلب کنند. اين شهرها با وجود نقاط قوت و فرصت هاي متنوع پيش رو، به لحاظ مديريتي به ويژه در امور مالي با مشکلات زيادي روبرو هستند. شهرهاي کوچک، با گرايش هاي شهري، در دل خود، سادگي روستا را دارند و غالبا از مناسبات اقتصادي و اجتماعي روستايي برخوردارند، اين شهرها با ماهيتي ويژه، داراي مشکلات خاص خود (از جمله منابع مالي ناپايدار، ضعف نيروي انساني و فني و ...) هستند و از اين رو نيازمند مديريت ويژه هستند. از رو در اين نوشتار با نگاهي تازه به مديريت شهري در شهرهاي کوچک، سعي شده مشکلات مديريتي فراروي اين شهرها شناسايي و تا حدي تحليل گردد. به اين منظور ضمن بررسي کتابخانه اي اسناد و اطلاعات وتجربه هشت سال مراجعه به شهرداری های مادوان سی سخت و یاسوج ، چند و چون مشکلات مديريتي اين شهرها از نگاه بنده تحليل شده است. اطلاعات به دست آمده از اين بررسي هاي میدانی و مطالعاتی نشان مي دهد که عمده ترين مساله بر سر راه مديريت شهري در شهرهاي کوچک، مسائل مالي و کمبود منابع مالي پايدار است، که البته اين ضعف با مشکلاتي همچون عدم انتخاب صحيح مديران، عدم استفاده از فرصت هاي موجود (به دليل ضعف مديريتي و اقتصادي) تشديد مي شود؛ اين بررسي نشان مي دهد که تامين مالي و درآمد پايدار براي شهر و استفاده از تجربه هاي بخش خصوصي، از نيازهاي ضروري مديريت شهري در شهرهاي کوچک است. همزمان اين شهرها بايد به رفع مشکلاتي در عرصه نيروي انساني، فني و ظرفيت سازي در حوزه هاي مختلف توجه جدي نشان دهند. اگر چه محدوديت منابع مالي خود عاملي اصلي در دامن زدن به ساير مشکلات، همچون کاستي زيرساخت ها و ظرفيت هاي انساني و فني است، اما مقايسه شهرهاي مختلف نشان مي دهد که مديريت شهري و نوآوري مديران شهري به عنوان يک عامل تعيين کننده، نقشي اساسي در کاهش مشکلات مالي و مادي شهرهاي کوچک دارد. همچنين شهرهاي کوچک داراي وضعيت و ويژگي هاي اجتماعي و فرهنگي خاص هستند که براي اين شهرها ممکن است به فرصت هاي مانند بهره گيري از سرمايه اجتماعي موجود، و تهديدهايي مانند نديده گرفتن قوانين و مقررات موجود بيانجامد..

گفته می شود در حال حاضر حدود ۴۰۰ شهر زیر ۲۰ هزار نفر جمعیت در کشور وجود دارد که می توان آنها را در طیف شهرهای کوچک طبقه بندی کرد. بدیهی است که این طیف گسترده از شهرها نیازمند به کارگیری یک سیستم مدیریتی موثر و کارآمد در راستای هدایت توسعه شهری و ارایه خدمت به شهروندان خواهد بود. با این حال به روشنی مشخص است که متاسفانه نهادهای مدیریت شهری و خصوصا شهرداری های اینگونه شهرها در نیل به اهداف خود ناموفق بوده اند.
در زیر به ۵ آفت اساسی از میان آفاتی که موجب ضعف عملکرد مدیریت شهرهای کوچک در ایران شده اند اشاره می شود شایان ذکر است که این عوامل تنها محدود به شهرهای کوچک نیستند و سایر شهرهای کشور نیز ممکن است درگیر آنها باشند ، این عوامل فارغ از اولویت آنها، عبارتند از..
۱ . عدم توجه به ایجاد درآمدهای پایدار

شاید بتوان گفت اصلی ترین ابزار موثر بر مدیریت و توسعه شهرها، وجود منابع درآمدی کافی و پایدار جهت تهیه و اجرای برنامه های مربوط به مدیریت شهری است. ضعف منابع درآمدی پایدار در بسیاری از شهرهای کوچک سبب ناکارآمدی مالی مدیریت شهری شده و آنها را در اجرای برنامه های خود وابسته به منابع درآمدی ناپایدار نموده است. توجه مدیریت شهری و شهرداری ها به سازمان های بالادست به منظور تامین منابع مالی خود، فروش منابع، امکانات و تجهیزات موجود و... از جمله درآمدهای ناپایدار مدیریت شهری قلمداد می شوند که گرچه می توانند در کوتاه مدت گره گشا باشند ولی در بلند مدت نه تنها پاسخگو نبوده بلکه حتی ممکن است مشکل ساز نیز شوند. بر این اساس ضروری است شهرداری ها و سایر مراجع بالادست و ناظر بر آنها، مدیریت شهری را به سوی برنامه ریزی برای ایجاد درآمدهای پایدار هدایت کنند. این اقدام گرچه ممکن است در کوتاه مدت میسر نشود ولیکن در بلندمدت امکان پذیر و راهگشا خواهد بود.

۲ . عدم به کارگیری نیروهای متخصص در پست های اجرایی و مدیریتی
بسیاری از شهرداری های کوچک به صورت غیر تخصصی، فی البداهه یا موردی تشکیل شده اند و جذب نیروهای آنها نیز به صورت تخصصی نبوده است. وجود نیروهای با تحصیلات اندک یا غیر تخصصی نه تنها به توسعه شهری کمک نخواهد کرد بلکه خود عاملی در جهت ناکارآمدی مدیریت شهرهای کوچک بوده است. خطرناک تر از آن به کارگیری افراد فاقد تخصص، تجربه و تحصیلات مرتبط در پست های مدیریتی شهرداری هاست که موجب دور شدن نهاد مدیریت شهری از اهداف مطلوب خود خواهد شد. گرچه در سال های اخیر تلاش هایی در جهت ضابطه مند نمودن به کارگیری نیروهای شهرداری صورت گرفته ولیکن به نظر می رسد این اقدامات کافی نبوده و نیاز به توجه بیشتری دارد. در عین حال ضروری است نهادهای مرتبط با مدیریت شهری فعالیت های مربوط به ارتقای سطح علمی و آموزشی کارکنان خود را به صورت جدی مورد توجه و تعقیب قرار دهند.

۳ . عدم وجود نگاه جامع به شهرهای کوچک
چنین به نظر می رسد که در ساختار برنامه ریزی و مدیریتی کلان، نگاه جامعی به مسایل مربوط به شهرهای کوچک وجود ندارد. در بسیاری موارد، تبدیل فی البداهه روستاها به شهر و تاسیس شهرداری در آنها بدون مستندات فنی و قانونی و مطالعات جامع صورت گرفته است. این عامل خود منجر به در نظر نگرفتن اهداف و برنامه های خاصی برای توسعه و آینده اینگونه شهرها شده است. به تبع آن نیز ساز و کارهای حمایتی مناسبی از سوی نهادهای فرادست برای اینگونه شهرها لحاظ نشده و بسیاری از کمک های فنی و مالی به شهرداری های کوچک به صورت موردی (برحسب شهر یا یک موضوع) بوده است. بر این اساس ضروری است تا در برنامه های آتی توسعه کشور، تدوین بودجه سالانه، برنامه های استانی و... مسایل مربوط به مدیریت شهرهای کوچک به صورت جدی و در قالب سرفصل های مستقلی مد نظر قرار گیرند.

۴ . دخالت بی ضابطه شوراهای شهر در عملکرد شهرداری ها
از نظر بسیاری فعالان عرصه مدیریت شهری، ورود شوراهای شهر به عرصه مدیریتی شهری و واگذاری قدرت تصمیم گیری و دخالت در شهرداری ها از جمله مهمترین عوامل تضعیف کننده مدیریت شهری در شهرهای کوچک بوده است. از آنجا که شوراهای شهر توانایی انتخاب و تغییر شهردار را دارند، ممکن است شهردار به نوعی تحت سلطه ایشان قرارگرفته و برنامه های شهرداری در جهت منافع اعضای شورای شهر دستخوش تغییر شوند. (برای مثال در بسیاری از شهرها شنیده شده است که اعضای شورای شهر به صورت ماهیانه مبالغی را به صورت حقوق (البته در قالب عنوان قانونی حق جلسه) دریافت می دارند و یا شهرداری را وادار به عقد قرارداد به شرکت های متعلق به وابستگان خود می نمایند و...). بر این مبنا به نظر می رسد ضروری است تا نهاد شورای شهر و نهاد شهرداری به طور کامل از یکدیگر تفکیک شده و اختیارات شوراهای شهر را کاملا محدود به قانونگذاری در امور مربوط به شهر نموده و به شهرداری ها شخصیت حقوقی کاملا مستقلی اعطا کرد. در عین حال ضروری است تا نظارت نهادهای فرادست بر نحوه عملکرد شوراها در ساختار مدیریت شهری و شهرداری ها افزایش یابد.

۵ . عدم توجه به مشارکت شهروندان در توسعه شهری
مزایای مشارکت مردمی در طرح‌های توسعه شهری
از مهم‌ترین مزایای مشارکت مردمی در طرح‌ها، می‌توان به افزایش سطح آگاهی عمومی جامعه اشاره کرد چرا که مردم از طریق مشارکت نسبت به حقوق خود آگاه می‌شوند و در نتیجه آنها به عنوان عاملان فعال عمل خواهند کرد نه به عنوان پاسخگویان منفعل؛ همچنین ایجاد حس مسئولیت اجتماعی و تعلق به جامعه از دیگر مزایای مشارکت مردمی است، به طوری که مشارکت عمومی، حس واقعی و اصیل مسئولیت جمعی و حس وابستگی به جامعه را خلق می‌کند، که این امر خود به خود سبب درگیر شدن فعالانه مردم در مشارکت و اجرای طرح‌ها می‌شود و برخی دیگر از مزایای مشارکت مردمی در طرح‌ها و پروژه‌های شهری بدین شرح است.
بهبود کیفیت طرح‌ها و برنامه‌های شهری از طریق اتخاذ تصمیمات درست و منطقی‌تر تدوین هدف‌های صحیح‌تر برای برنامه‌ها و طرح‌های شهری باتوجه به شناخت بهتر مردم از امکانات، محدودیت‌ها و اولویت‌ها افزایش شناخت برنامه‌ریزان نسبت به شهر و محل مورد مطالعه برقراری پیوند میان مردم و طرح‌ها و برنامه ریزی شهری، کاهش هزینه و زمان اجرای طرح‌ها و برنامه‌ها، ارتقای کیفیت اجرای طرح‌ها و برنامه‌ها، پذیرش طرح‌ها و برنامه‌ها توسط مردم و درگیر ساختن شهروندان در فرایند طراحی و برنامه‌ریزی شهری، که سبب ترویج دیدگاه‌های هرچه مثبت‌تر به طرح می شود.

یادداشت به قلم :مهندس عباس کرمی سی سخت

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار