هانیه رضایی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: سوء استفاده روانی، زمانی رخ میدهد که یکی از زوجین سعی در متقاعد کردن طرف مقابل توسط باورهای درست یا نادرست خود داشته باشد و متاسفانه فردی که همیشه تحت تحکم قرار میگیرد، شاهد تغییرات زیادی در زندگی شخصیاش میشود و جالب اینجا است که در برخی موارد، هر دو طرف از این موضوع بیخبرند.
این روانشناس ادامه داد: سوء استفاده روانی، بر اعتماد بهنفس فرد قربانی تاثیر منفی شدیدی میگذارد، بهگونهای که وی به مرور زمان احساس بیپناهی و ناامیدی کرده و در افسردگی پنهان غرق میشود. علاوه بر این، فردی که دیگران را مورد سوء استفاده قرار میدهد، به شکل ماهرانهای قربانی خود را متقاعد میکند که اگر زندگی خوبی ندارد و با حسی از وابستگی احاطه شده به دلیل اشتباهات و خطاهای خودش است.
وی افزود: تحقیر و شرمنده کردن، رفتارهای توهینآمیز و بیتوجهیهای مداوم، انتقادهای سرسختانه، خودداری از برقراری ارتباط، نادیده گرفتن طرف مقابل، سرزنش و با صدای بلند صحبت کردن، حسادتهای نامعقول، دمدمی مزاج بودن، تمسخر و نیشخند و گفتن جملاتی از قبیل «من تورا دوست دارم، اما...» و یا «اگر این کار را انجام ندهی من هم ...» میتواند منجر به سوءاستفاده روانی از طرف مقابل شود.
رضایی تصریح کرد: علاوه بر این، همواره مقصر دانستن طرف مقابل و جدا کردن وی از خانواده و دوستان نیز از دیگر مصادیق سوءاستفاده روانی به شمار میرود. البته فرد قربانی هیچ نقشی در شکلگیری چنین رابطهای ندارد و تنها تحت سلطه فرد ماهری قرار گرفته که میتواند از نقاط ضعف دیگران بهرهکشی کند. در واقع، افراد سلطهگر در اماکن عمومی بسیار متفاوتتر بوده و رفتارهای بهتری از خود بروز میدهند، اما در روابط خصوصی اینطور نیستند و میتوانند بسیار آزاردهنده باشند.
این روانشناس تاکید کرد: گیر کردن در تله سوء استفاده روانی عاقبتی جز نابودی اعتماد به نفس و انزوا ندارد. در واقع، شاید بتوان به جرات گفت فرار از چنین شرایطی کار سادهای نیست و به جد به حمایت و پشتیبانی یک مشاور مجرب نیاز دارد، وگرنه ممکن است فرد قربانی روز به روز بیشتر مورد تحقیر و آزارهای روحی قرار گیرد و زخمهای عمیقی بردارد.