به گزارش تابناک به نقل از ستاد خبری جشنواره حسنات،نشست نمایش و بررسی آثار زاون قوکاسیان با حضور رضا مهیمن و ارد زند در پنجمین جشنواره ملی فیلم کوتاه حسنات برگزار شد.
در این نشست مهیمن گفت: اولین تلنگر به زاون را نوشته های محمد حقوقی زد و بعد او رابطه تنگاتنگی با حقوقی تا پایان عمرش پیدا کرد و در یادداشتی برای او نوشت که دریچه ای به هنر و ادبیات برایش باز و او را با سینما آشنا کرده است.
وی افزود: زمانی که حقوقی فیلم «اگراندیسمان» آنتونیونی را سر کلاس تحلیل کرد، زاون شیفته سینما شد و این اولین پله ای بود که باعث شد زاون سینما را انتخاب کند. بعد از سال ها زاون با آربی آوانسیان آشنا و شیفته فیلم «چشمه» شد و کتابی به همین نام چاپ کرد.
مهیمن ادامه داد: زاون از این طریق با سینمای شاعرانه آشنا شد و علاقمند به سینمای برسون و برگمان هم شد که بعدا در فعالیت هایش در جریان سینمای آزاد، آثاری تحت تاثیر این نوع سینما ساخت.
وی افزود: فیلمبردار این آثار او کسانی چون اکبر خواجویی و پروز حسن پور بودند. بعدا هم در جشن هنر شیراز، فرخ غفاری فیلم «رنگ انار» سرگئی پاراجانف را نمایش می دهد که زاون تحت تاثیر آن قرار می گیرد و صحبت های آوانسیان درباره این فیلم او را به شوق وامی دارد.
مهیمن بیان کرد: در اوایل دهه 50، بهمن فرمان آرا فیلم «شازده احتجاب» را در اصفهان براساس رمان گلشیری می نویسد. در واقع بالندگی زاون در یک بستر فرهنگی در اصفهان شکل گرفت.
ارد زند هم در این جلسه گفت: سه فیلم «انسان، اسب، ماهی»، «زیر آسمان وانک» و «نقش خیال» را برای بررسی در این جلسه انتخاب کرده ام.
وی افزود: فیلم «انسان، اسب، ماهی» با جنگ شروع می شود و بعد به صلح و ماهی گیری شخصیت اصلی و اسب که مورد علاقه او است، می رسیم.
او ادامه داد: جنگ در این فیلم مهم است، اما انگار مربوط به گذشته شخصیت است و ناگهان وارد زندگی او می شود. جنگ خون بار بوده و باعث شده شخصیت اصلی دوستانش را از دست بدهد.
زند بیان کرد: درباره قهرمان داستان از قبل روایت پسر خردسال او می شنویم. نقش تحقیق را در این مستند می توان دید، چرا که معلوم است کارگردان ابتدا درباره سوژه اش تحقیق کرده و بعد آن ها را تبدیل به یک نریشن ادبی برای پسرخردسال کرده است.
وی ادامه داد: ماهی در این فیلم یک عنصر گذرا و برای گذران زندگی است و به همین دلیل بر روی آن تمرکز نمی شود، اما اسب عنصر مهمی همپای انسان است و عشق شخصیت اصلی به اسب نشانگر روح لطیف او است.
زند بیان کرد: گویی در این فیلم اسب جزئی از خانواده شخصیت اصلی و مانند عشق افلاطونی یک پدر به پسرش است. اسب های این فیلم برای مسابقه تربیت می شوند، ولی شخصیت اصلی آن را در سطح خودش می داند.
وی گفت: در صحنه ای شخصیت اصلی نوه بزرگ ترش را روی اسب می نشاند و نوه دیگر را روی خودش، گویی خودش را با اسب یکی می کند که این نشانگر علاقه او به طبیعت است.