کد خبر: ۱۱۴۵۷۰۲
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۴۰۲ - ۰۸:۱۴ 28 December 2023

سالهای خیلی دور در یک غروب سرد پاییزی ، وقتی اذان مغرب از بلند گوی مسجد پخش میشد ،باتفاق یکی از دوستانم در دربند شمیران برای قدم زدن تا پس قلعه می رفتیم .

در حین صحبت کردن و راه رفتن ناگهان صدای صلوات فرستادن کسبه و مردم بلند شد و دیدیم  جنازه جوانی را آرام و بی صدا از سراشیبی کوچه ماموران انتظامی بسوی پایین میدان دربند حمل میکنند .
و مادری گریان بهمراه دو سه نفر دیگر ازپی این جنازه روان هستند .
صحنه ای حزن انگیز بود ،
کمی بالاتر یکی از رهگذران از کسبه پرسید ،بچه محل شما بود ؟!
پاسخ اینچنین بود و من نیز می شنیدم !!!

'''جوانی سربزیر ،مودب  و درسخوانی بود اما با دوستان ناباب گشت و معتاد شد ،پدرش آنقدر نفرینش کرد تا بالاخره این جوان خودکشی کرد !!!'''

بیش از سی سال از دیدن آن صحنه در آن غروب پاییزی و چشمان گریان مادری در پی فرزندش و شنیدن پاسخ نقل قول شده فوق میگذرد اما هنوز آنرا  فراموش نکرده ام !

سالهاست در میان همه مشغله های کار و زندگی وهزاران بار دیدن صحنه های شاد و غمگین و عادی دیگر در طول زندگیم ،هنوز آن غروب و آن صحنه حزن انگیز را نمی توانم فراموش کنم ، در درون ذهنم همواره ناخود آگاه به نقد افکار پدر آن جوان میپردازم و بخود میگویم [ ای کاش این پدر بجای نفرین فرزندش ،در روزهایی که این فرزند که می گفتند روزی جوانی مهربان ،درسخوان و سربزیر بوده وی را همراهی پدارنه میکرد و علاوه بر توجه به نیازهای جسمی فرزندش به نیازهای عاطفی وی نیز توجه می داشت و همچون یک دوست بزرگتر باوی در پیچ و خم های کوچه های زندگی همراه می گشت تا کمبود نیاز های عاطفی و روحی مستولی بر افکار انسانها ،مسیر جوانش را به سوی کسانی که خود نیز راه اشتباهی در گذرگاه زندگی در پیش گرفته اند و بجای تعقل و دوراندیشی ،سرخورده از مشکلات زندگی دچار مخمصه اعتیاد و سردرگمی شده اند . تغییر مسیر دهد .
تا او را به راهی که بی شک به کوچه های بن بست ختم میشوند نبرند و نرود !

استادی داشتم که خداوند او را رحمت کند گاهی فرصتی پیش میآمد تا با وی گفتگوهای دوستانه داشته باشم ،بارها میگفت انسان بجز نیازهای اولیه که ؛ غذا ،مسکن ،پوشاک و... هستند نیازهای عاطفی و ثانویه ای دارد که در صورت تامین نشدن آن نیازها ،امکان انحراف از مسیر زندگی و فعالیت اصلی برای وی بطور حتم وجود دارد!؟

ایشان تاکید میکرد در سیر تکامل بخش صنعتی اقتصاد در غرب در دوران مکتب مدیریتی نئو  کلاسیک ها در درون شرکت ها و کارخانجات صنعتی دچار افت تولید و بازدهی شدند ، چون اقتصاد سرمایه داری مبتنی بر رشد کمی و کیفی محصولات و تولیدات و مصرف و مالا کسب سود  شکل میگیرد ، برای جلوگیری از افت تولید و پایین آمدن بهره وری از علم روانشناسی صنعتی یاری گرفتند و تحقیقات یک دهه دکتر التون مایو و تیم همکاران وی در کارخانجات وسترن الکتریک منجر به کشف سازمانهای غیر رسمی در درون سازمانهای رسمی گردید که حاصل آن تولد [ رویکرد مکتب نهضت روابط انسانی ] در دانش مدیریت و اقتصاد صنعتی رو به رشد زنجیر وار کشورهای صنعتی شد که پیاده سازی این رویکرد موجب اوجگیری مجدد اقتصاد آنها در دهه 1960-1970 گردید .

دانشمندانی همچون آبراهام مازلو ، التون مایو،الوین تافلر ،مک لوهان ، فیلیپ کاتلر،  پیتر دراکر ، ادوارد دمینگ و ...بسیاری دیگر از محققان سازمانی و جامعه شناس و روانشناس ، اساتید علم بازاریابی در تحقیقات خویش پی بردند که سرمایه های اصلی یک خانواده و یک شرکت و جوامع فرزندان و نیروی انسانی آنهاست و سرمایه گذاری اصلی بر روی رشد متوازن و پایدار ،افزایش مهارتهای انسانها با توجه به تامین همزمان نیازهای اولیه جسمی و فیزیکیست، اگر نیازهای ثانویه که تغذیه نیازهای روحی و فکری میباشد با نیازهای اولیه بطور مکمل تامین شوند تاثیر فراوانی در جهت توسعه فردی و پیشرفت خانواده ها و سازمانها و اکوسیستم فضای کسب و کار ملی خواهند گذارد که بدون برنامه ریزی در تعادل بین ایندو نیازها مادی و معنوی انسانی ، افراد ،خانواده ها و شرکت ها و حتی معادله  توسعه متوازن اجتماعی دچار مشکل و انحراف از مسیر هدف گذاری غایی در برنامه های توسعه توسط دولت ها خواهند شد !!!؟؟؟

پس ضروریست ،بخوانیم -یادبگیریم -آموزش ببینیم -آموزش دهیم تا تک تک اعضا اجتماع که شرکای اجتماعی و اقتصادی همدیگر در  جوامع هستند در مسیر توسعه ملی همگام و همیار و هم معیار باشند !!!
لازمست ریسک ها را قبل اینکه فرصت یابند تا ضربه بزنند ،با کمک گرفتن از علم و دانش و یاری تجربه اساتید و کارشناسان مجرب مراکز تحقیقاتی و آموزشی کشورمان خنثی نماییم !

حمید رضا حاجی اشرفی 

 

 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار