گزارشی از یک جلسه ؛
آيا نداشتن استخر،‌ مسائل سياسي و نرسيدن به پست هاي مهم دولتي الويت زنان است؟ اين ها هرچه هست نهایتاً مختص 30 درصد زنان و دختران ماست! برای 70 درصد دیگر چه فکری می کنید؟!
کد خبر: ۳۶۵۶۴۳
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۶ 23 January 2017
چهارشنبه 22 دي ماه در استانداري قزوين جلسه اي با موضوع "مشارکت بانوان در امور اجتماعی، فرهنگی و سیاسی" برگزار شد! مطالبي كه در متن زير آمده شايد در هيچ كدام از خبرهاي مربوط به آن جلسه نيامده باشد...
اين متن را بنا به دلايلي با تأخير منتشر مي كنم...
ساعت 18:15 می رسم سالن جلسات... تلفن همراهم را از کیفم بیرون می آورم که روی سکوت بگذارم، یک پیامک تازه به دستم رسیده که برخلاف پیامک های دیگر تبلیغاتی نیست! دوستم برایم نوشته " آخرش هم نیامدی برویم سینما! من خودم تنها رفتم "مشکل گیتی" را دیدم" بعد یک سری نکات درباره رضایت از فیلم و کیفیت و این طور مسائل نوشته است...
جوابش را نمی دهم؛ فکر می کنم اشکالی ندارد که نتوانستم بروم فیلم مشکل یک زن را ببینم در عوض اینجا در میان این همه بانو می توانم مشکلات بانوان را لمس کنم؛ خدا را چه دیده ای شاید خودم هم چند کلمه ای درد دل کنم...
جلسه بی حضور استاندار (هنگام دعوت عنوان شده بود که ایشان حضور دارند) با پخش آیاتی چند از کلام ا... مجید آغاز شده و عنوان جلسه راهکارهای افزایش مشارکت بانوان در امور اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بیان می شود و از بانوان می خواهند در این باره سخن بگویند.
زماني براي تبليغات كلنيك ترك اعتياد
همان ابتدا خانم شماره یک را به عنوان نویسنده صاحب نام استان معرفی می کنند و او شروع می کند به سخن گفتن! شروع می کند از لزوم تحکیم بنیان خانواده و جلوگیری از اعتیاد در جامعه، فقر و بیکاری می گوید و در ادامه درباره خودش و کتابی که در دست تحریر دارد مطالبی را بیان، و بعد از آن کلینیک ترک اعتیاد خودشان را تبلیغ می کند.  
خانم شماره دو درباره راهکارهایی برای جلوگیری از افزایش آمار طلاق سخن می گوید. خانم شماره دو که سخن می گوید! نفر بغل دستی اش آنقدر دستهایش را تکان می دهد که حواسم پرت دست های او و ناخن هایش می شود، ناخن هایی کاشته شده، خوشرنگ و جذاب تر از حالت معمولی!
مسئول جلسه سخن خانم شماره دو را قطع می کند و می گوید کوتاه تر لطفاً... خانم شماره دو دقایقی را ادامه می دهد، مسئول جلسه بازهم تذکر زمان را می دهد! به یاد یک برنامه تلویزیونی می افتم که سخنان میهمانانشان را به خاطر پخش پیام های بازرگانی قطع می کردند...
دردهايي كه فرصت براي بازگو كردنشان اندك است
خانم شماره سه درباره نداشتن استخر ویژه بانوان، درباره مشکلات ورزش بانوان استان و پست های مدیریتی که حق بانوان است ولی به آن ها داده نمی شود سخن می گوید. حین سخن گفتن خانم شماره سه حواسم می رود به بانوانی که در ردیف پشت میز اصلی نشسته اند! همگی سرشان گرم تلفن های همراهشان است!
نوبت به خانم شماره چهار می رسد و او از روی یک متن مقاله شروع می کند به خواندن!
خانم شماره پنج مدیر دوران دبیرستانم است، او واقعیتی را می گوید! اینکه حرف های همه مان تکراری است... ولی می گوید باید تکراری ها را گفت! آنقدر بگوییم که از بین برود، بیش از 10 دقیقه درباره اشتغال بانوان، سهم مساوی مردان و زنان داد سخن می دهد، لحنش طوری است که در لایه های زیرین کلامش می توان حس خود بزرگ پنداری را لمس کرد! جالب اینجاست که کسی به او تذکر نمی دهد که حواسش به زمان باشد!
مسئول جلسه به خانم شماره شش فقط چهار دقیقه زمان می دهد اما او نمی پذیرد و می گوید باید به اندازه تمام کسانی که از مشکلات زنان شهری گفتند به او وقت بدهند تا از مشکلات زنان روستایی بگوید! صحبت های خانم شماره شش بیش از همه به دل می نشیند! حین سخنانش می اندیشم انگار خودش مشکلات زنان روستایی را لمس کرده که این همه دردمند است! او می گوید نیازی نیست از تبعیض جنسیتی بگوییم درحالی که میان زنان هم تبعیض وجود دارد! خانم شماره شش درباره زنان بی ادعایی می گوید که گاه از ابتدایی ترین حقوق خود محروم بوده اند! وقتی می گوید آمار بیسوادی در زنان روستایی دوباره دارد بالا می رود افسوسی عمیق در چهره اش وجود دارد!
خانم های بعدی درباره تبعیض جنسیتی در رشته مهندسی ساختمان، مشکلات بافت تاریخی و بافت جدید محله های قدیمی شهر، افزایش آمار مبتلایان خانم به  ایدز و چه و چه و چه سخن می گویند!
ناخن هاي كاشته شده يا تفاوت بين واژه "كانديد" و "كانديدا"
حالا نوبت می رسد به آن هایی که نزدیک به رئیس جلسه نشسته اند، آن ها که سخنانشان برش بیشتری دارد و بی تذکر، وقت بیشتری به آن ها اختصاص داده می شود!
دو تن از بانوانی که دستشان از پست های مهم دور نمانده ابتدا با آب و تاب خودشان را معرفی می کنند و سابقه خدمتشان را می گویند و سپس از مطالبات سیاسی زنان به ویژه خودشان داد سخن می دهند (خب هر چی نباشد انتخابات نزدیک است)، بعد هم درباره ورزش همگانی و فرزند آوری و مشکلات تک فرزندی و چه و چه و چه ...
زمانی که آن خانم با پست مهم شهری درباره لزوم فرزند آوری سخن می گوید به یاد پیامبر مهربانی ها می افتم آن هنگام که از ایشان خواستند کودکی را نصیحت کند تا خرما نخورد؛ حضرت فرمودند بروید فردا بیایید چون خودم امروز خرما خوردم!
خانم یکی مانده به آخر همان خانمی است که ناخن های جذابی دارد! او با لحنی که بیشتر شبیه مجریان رادیوست درباره خودباوری زنان سخن می گوید اما دریغ که هنوز فرق بین "کاندیدا" و "کاندید" را نمی داند!
زنان حقشان را پاي صندوق هاي رأي بگيرند!!!
بعد از اینکه خانم ها مثلاً از مطالباتشان می گویند در پایان یک مقام مسئول حرف هایشان را تأیید می کند و می رود سر اصل مطلب و اصل مطلب این است که "بانوان حقوق خود را بایستی پای صندوق های رأی مطالبه کنند!!!"
در این میان تقریباً نیمی از حاضرین با موبایل هایشان مشغول هستند... یک نفر در انتهای سالن کم کم دارد خوابش می برد!  
جلسه تمام و موجی از خستگی ناگهان بر من آوار می شود! مدام ذهنم درگیر سوال است... به آنچه در جلسه گفته شد فكر مي كنم! سخنان خوبي درباره افزايش آمار طلاق و لزوم پرداختن به مهارت هاي قبل ازدواج و مشكلات زنان روستايي مطرح شد اما به نظر مي رسيد با تذكر دادن زمان از درد دل بانواني كه چنين مسائلي را مطرح كردند گذشتند و بيشتر بحث مطالبات زنان در ورزش همگانی، تبعیض جنسیتی، مسائل سیاسی و پست های دولتی خلاصه شد...
الويت ها را گم كرده ايم!
آيا نداشتن استخر،‌ مسائل سياسي و نرسيدن به پست هاي مهم دولتي الويت زنان است؟ اين ها هرچه هست نهایتاً مختص 30 درصد زنان و دختران ماست! برای 70 درصد  دیگر چه فکری می کنید؟!
هر کسی سخن می گفت از جایگاه خودش با پست و مقام و مرتبه خودش سخن می گفت! هیچ کس برنخاست بگوید من یک زنم و از جایگاه یک زن سخن می گویم! کسی نپرسید چرا یک زن در جامعه احساس امنیت ندارد؟
هیچ کس نپرسید چرا یک پدر اجازه نمی دهد فرزند دخترش برای ادامه تحصیل به شهری خارج از محل سکونت خود برود! پدر حق دارد چون امنیت و آرامشی برای دخترش نمی بیند!
هیچ کس از مشکلات عفاف زنان نگفت! هیچ کس از مشکلات فرهنگی پوشش بانوان نگفت! همه یا از پستهای مهم دولتی گفتند یا از تبعیض جنسیتی و یا از ورزش و ابتلا به اچ آی وی! کسی بلند نشد بگوید اگر مشکلات فرهنگی حل و فصل شود بسیاری از مشکلات خود به خود رفع خواهد شد...هیچ کس از معضلات شبکه های اجتماعی چیزی نگفت، همه سرشان گرم تلفن همراهشان بود!
من هم حرف دارم... يك نفر به من بگويد چرا بانوان بايد حقوق خودشان را پاي صندوق هاي راي مطالبه كنند؟ پرداختن به موضوع زنان ربطي به صندوق هاي راي ندارد، البته كه مهم است چه كسي بر مسند مي نشيند اما تجربه ثابت كرده دولت ها نزديك انتخابات از اين شعارهاي دهان پر كن زياد سر مي دهند... چرا اكنون فارغ از اينكه دولت بعدي از آن كه خواهد بود فكري نمي كنند؟؟؟
القصه...
فرهنگ در جلسه مطالبات بانوان تنها و غریب افتاده بود!
 من به "مشکل گیتی" فکر می کردم... 


نویسنده: زهرا عبداللهی
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار