چندی پیش مطلبی در شبکه های اجتماعی منتشر شد که بر اساس آن روح الله عباسپور، نماینده بوئین زهرا با بخشدار شال درگیر شده و در این درگیری عباسپور و پسر عموی اش به بخشدار شال حمله کرده اند.
کد خبر: ۱۰۰۹۲۹
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۸ 26 September 2015
به گزارش تابناک از قزوین به نقل از صدای قزوین، حجت‌ الاسلام سید شمس‌ الدین موسوی‌ شالی، امام جمعه شال که در این جلسه حضور داشته و شاهد اتفاقات بوده است، روایت می کند: بنده به آقای مرتضی حسینی پیشنهاد کردم جلسه ای را با آقای مانی فر بگذارند و اعضای شورای شهر و شهردار شال هم حضور داشته باشند تا درباره برخی از پروژه های بخش که نیاز به همکاری مدیرکل راه ، مسکن و شهرسازی دارد، صحبت نمایند، شاید این مشکلات حل شود. از جمله این مسائل طرح جامع شهر شال و دانشگاه پیام نور شال بود که باید تغییر کاربری دهد. 
این جلسه با حضور مرتضی حسینی، عباسپور، مانی فر و بنده و چند نفر دیگر برگزار شد. بحث هایی درباره مشکلات شال در این جلسه مطرح و راه حل های خوبی هم برای آن پیدا شد.
جلسه تمام شد و آقای عباسپور در حال رفتن بود که بخشدار شال به آقای عباسپور گفت که با او کار دارد. اما آقای عباسپور جایی جلسه داشتند و گفت که نمی تواند بیشتر از این بماند. راست هم می گفت؛ چرا که بنده به دفتر ایشان زنگ زدم، گفتند برای آن روز آقای عباسپور از 50 نفر از بخش های مختلف به دفترشان دعوت کرده اند و جلسه دارند.
آقای عباسپور پس از این اصرار آقای رشوند با حالت ناراحتی گفت این کارهایی که من انجام می دهم، برای هیچ بخشی انجام نداده ام. این کار مسوولان شورا و بخشدار است و شما باید تلاش و پیگیری کنید. اما شما پیگیری نمی کنید. آقای عباسپور مواردی که بخشدار پیگیری نمی کند را نام برد. اما این ها را با حالت تندی گفت. آقای بخشدار برای حرف عباسپور جوابی نداشت. چون مواردی که ایشان گفت مشهود بود. 
وی ادامه داد: اما آقای عباسپور اشتباهی کرد که بنده بعدا آن را به ایشان متذکر شدم. کلمه ای را به کار برد که مناسب نبود . این بحث ها تمام شد و آقای عباسپور با همین حالت به بیرون رفت. البته آقای رشوند هم همان حرفی که آقای عباسپور زده بود را چند تایی روی اش گذاشت و جواب داد. اگر ایشان جواب نمی داد ما نسبت به حرفا های آقای عباسپور معترض می شدیم. البته فحش نبود؛ اما کلمه مناسبی هم نبود. 
حجت الاسلام شالی درباره درگیری پسر عموی روح اله عباسپور با بخشدار شال نیز توضیح داد: گاهی دو دوست در کنار همدیگر قرار می گیرند؛ وقتی یکی از آنها می خواهد حرفی به دوستش بزند با دو انگشت به کمر دوست خود می زند که مثلا "بیا بریم" یا اینکار درست نیست. پسر عموی عباسپور هم دقیقا با چنین حالتی دست خود را به کمر آقای رشوند زد و آهسته گفت « با نماینده اینطور  برخورد نمی کنند». اما آقای رشوند، خوش انصاف! جلوی چشم ما گفت "به من نزن". در حالی که اصلا زدنی در کار نبود. 
او درگیری فیزیکی رشوند و پسرعمومی عباسپور را تکذیب می کند و می گوید که بعد از اینکه پسر عموی آقای عباسپور رفت بیرون، بخشدار شروع کرد به داد و بیداد کردن که به من اهانت می شود، اما هیچکس حرفی نمی زند. 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار