اين همان قضيه ای بود که تاجگردون را به خاطرش رد کردند؛ دقت کنيد اعتبارنامۀ تاجگردون اينطوري رد شد که مي گفتند هرچه دلش بخواهد را مي رود در بودجه مي نويسد!
کد خبر: ۹۳۷۹۸۳
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۷:۰۳ 05 February 2021

فریدون عباسی نماينده مردم کازرون در مجلس شوراي اسلامي اخیرا دیداری با روحانیون کازرونی مقیم شهر قم داشته است که در این دیدار نکاتی را مطرح کرده است از جمله به دلیل رد اعتبار نامه تاجگردون و یا بحث شفافیت آرا ، ریاست جمهوری ، استیضاح وزرا و موارد متعددی دیگر . تابناک کهگیلویه و بویراحمد بخش هایی از سخنان فریدون عباسی که در سایت کازرون نما آمده است را منتشر می کند.
به طرح شفافیت رای ندادم
طرح شفافيت رو من امضا کردم ولي کار را که دنبال کردم ديدم اينها مي خواهند طرح را ببرند توي کميته‌اي در کميسيون و معلوم نيست که چه چيزي تويش در مي آورند. چون من خودم شفافم و راحت حرف مي زنم اگر بگويند مال ات را اعلام کن! مي گويم: خب ما مالمان را بايد به قوۀ قضائيه طبق اصل ۱۴۰ اعلام کنيم اين ديگر اينقدر بحث ندارد. در [ايام] انتخابات هم من مي گفتم که ما قانون برايش داريم و همۀ مسئولان بايد اموالشان را به قوۀ قضائيه اعلام کنند ولي بوي سياسي اش بيشتر از بوي ديگرش بود! يعني آن چيزي که امروز در مجلس ديديد که رأي نياورد دليلش اين بود که بايد دو سوم نماينده ها رأي مي دادند. من ديدم حرکت سياسي اش غالب است. از طرفي من يک اعتقاد دارم در سال ۹۴ و ۹۸ هم در انتخابات همين حرف را زدم؛ مي گفتم: آيا جامعه ظرفيت شفافيت و شفاف شدن آرا را دارد يا ندارد؟! اين سوال اول است. يعني آنهايي که مي خواهند به ما رأي بدهند، من بايد با نظر کدامشان حرکت کنم؟ يعني رأيم شفاف باشد؛ مثلاً به يک موضوع رأي بدهم نگاه کنيد تهديد مي کردند از طريق پيامک که شما اگر رأي ندادي و شفاف نبود، دورۀ بعد از رأي خبري نيست! ارعاب نماينده که ديگر نمي شود شفافیت؛ اینجوری که نمی شود به شفافیت راي داد با تهديد! پس من، نه! امروز [در مجلس] نشستم که همه چيز را گوش بدهم. يک خورده هم دير [شد] قرار بود ساعت ده [به سمت قم] راه بيافتم؛ نشستم که به رأی گيري برسم؛ به نتيجه نرسيدم که اينجوری که مي خواهند مثل بودجه ببرند جلو؛
وضعیت مجلس جدید
در موضوع بودجه گفتند به کليات راي بدهيد بعد در کميسيون درستش مي کنيم مثل [قانون] شرايط [انتخابات] رياست جمهوري آن را هم گفتند به کليات رأي بدهید تا ‌بريم در کميسيون شوراها آنجا درستش مي کنيم؛ ولي ما ديديم که نظرات خاص داده مي شود؛ يعني اگر چند تا چيز را در مورد [قانون] رياست جمهوري درست نکرده بودند به آن [قانون هم] رأی نمي دادم. مثلاً در بودجه نظر ما از اول به رد کليات بود چون بودجه اي که دولت داده بود، درست نبود؛ دوباره اين جريان سياسي آمدند [و گفتند:] آقا! بيايید رأي بدهيد بعد [آن را] مي بريم درست مي کنيم؛ قول دادند که دولت به شوراي نگهبان گفته که من نظر مجلس رو تأمين مي کنم؛ همۀ اينها بر باد رفت؛ چرا؟! ديروز که بودجه رد شد براي اين بود که حرف هايي که اول گفته بودند فقط ما يک ماه وقت تلف کرديم! هي شب دير خوابيديم! از صبح تا شب نشستيم که سهم کازرون يا سهم انرژي در کشور چه مي شود؟ اين همه کارگروه کار کردند بعد يک عده اي در کميسيون تلفيق نمي خواهند ۴۵ نفره تصميم بگيرند [بلکه] مي خواهند يه عدۀ خاصي تصميم بگيرند.
واقعیت رد اعتبارنامه تاج گردون
اين همان قضيه ای بود که تاجگردون را به خاطرش رد کردند؛ دقت کنيد اعتبارنامۀ تاجگردون اينطوري رد شد که مي گفتند هرچه دلش بخواهد را مي رود در بودجه مي نويسد! مثلاً همه اش براي گچساران کار مي کند! حرف هايي که در مجلس زده شده نمي گویم اعتقاد بنده است خب اگر آن بد بود شما هم داريد بد مي کنيد. يعني بايد بودجه بياید قشنگ در کمیسیون تلفيق بحث بشود؛ بعد بياید در صحن؛ اجازه بدهيد بقيه حرف بزنند؛ نه اينکه چند نفر بخواهند بودجه را ببندند.
اين هيئت رئيسۀ مجلس مجدداً رأي نخواهد آورد
اين الآن مشکل ايجاد کرده که دور بعد اين هيئت رئيسه رأي نخواهد آورد يعني با اين شکل ادارۀ مجلس اين زمزمه هست که اينها رأي شان را از دست داده اند؛ يعني رئيس مجلس که ۲۳۰ يا ۲۴۰ رأي آورده بعيد است که دفعۀ بعد ۱۴۰ يا ۱۵۰ رأي بياورد؛ اگر بخواهد به همين روال حرکت کند.
بیشتر نماينده هاي تهران طرفدار شفافيت و بیشتر نمایندگان شهرستان ها مخالف شفافیتند
پس اين بحث شفافيت آرا هم با اختلاف سه رأي، رأي نياورد که بنده هم خدمتتان مي گویم که اول با آن ديد که واقعاً شفاف باشد، امضا کردم اما وقتي بخواهند سياسي استفاده کنند من آدم بقيه نيستم؛ امروز من رأي مثبت ندادم؛ گفتم بايد عوض بشود و دوباره بياید که بحث کنيم! طولاني توضيح دادم که بدانيد در مجلس چه خبر است. نماينده هاي تهران بيشتر طرفدار شفافيت اند اما نماينده شهرستان ها که من با آنها صحبت کردم موافق نيستند! مي گویند که ما در شهرستانها با مشکل مواجه مي شويم چون در شهرستان ها خيلي به همديگر گير مي دهند
سوال: چرا مجلس انقلابي نسبت به برخی اشتباهات و اقدامات دولت اقدام جدي انجام نمي دهد؟
انتقاد از لاریجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی
من اول بگویم که من مشکلات کشور را همه را ناشي از رئيس دستگاه اجرايي مي دانم چون رئيس دستگاه است که معاونش را انتخاب و وزرا را معرفي مي کند و بعد [مشکل از]  مجلسي [است] که به آنها راي داده‌اند. مجلسي که رئيسش هم دست شماها که قم هستید، بوده است. رئيس مجلس ۱۲ سال از قم بوده است. خوب اين چطور مجلس را اداره کرده که يکي مثل آخوندي رأي بياورد که بگوید: من افتخار مي کنم که يک مسکن نساخته ام! بعد اين بحران مسکن در کشور به وجود بيايد. هر دفعه [هم که] آقاي آخوندي را آوردند که استيضاح کنند، نشد. بعضاً راي بيشتر هم آورد. اين چطور مديريتي است؟ يعني ما فقط بگوييم رئيس جمهور مسئول بوده و رئيس مجلس مسئول نبوده است؟ تا دستگاه اجرايي درست نشود و از ايدئولوژي سازي دست برندارد، همين آش و همين کاسه است. مي خواهد روحاني، احمدي‌نژاد یا خاتمي باشه؛ فرقي نمي کند. من مرحوم هاشمي را مي گذارم کنار چون هنوز فکرها به حضرت امام وصل بود؛ هنوز از امام خيلي فاصله نگرفته بوديم. او يک بدعتهايي در اقتصاد ليبراليستي گذاشت ولي از وقتي که وارد دورۀ خاتمي، احمدي نژاد و دورۀ آقاي روحاني شديم، به چه سرنوشتي دچار شديم؟ رئيس جمهورهاي ما به جاي پرداختن به امور اجرايي ايدئولوژي ساز شدند. يکي اسلام رحماني درست کرد. آن يکي مکتب ايراني؛ آن هم که بحث غرب و توسعه سياسي و مطبوعات و اينها را؛ همه به سمتي مي روند که دستگاه رهبري را تضعيف کنند. ايدئولوژي کار دستگاه رهبري و شخص رهبر است. اينها اشتباه مي‌کنند.
انتقاد از نمایندگانی که دنبال اخذ تجهيزات و امکانات برای حوزه انتخابیه می روند
ما الآن در ۱۴۰۰ بايد دنبال کسي برويم که واقعاً مجري باشد. پس شما از مجلس انقلابي که مي رود دنبال اينکه براي حوزۀ انتخابيه تجهيزات و امکانات بگيره انتظار داريد وزير را درست انتخاب کند؟
متأسفانه نماينده ها اول مسئول تدارکات شهرستانند
مجلسي که نماينده اش وقتي وزيري برای سوال [به مجلس] مي آيد، می رود آنجا زانو بزند و بنشيند، برگه دستش باشد و بخواهد براي حوزۀ انتخابيه اش امضا بگيرد اين نمي تواند مسائل استراتژيک کشور را حل کند. اگر مي بينيم اشکال هست مال اين است که اين برخوردها درست نيست و نماينده ها اول مسئول تدارکات شهرستانند بعداً اگر بتوانند يک ذره قانون گذاري مي کنند.
تا مي خواهي استيضاح کني مي گویند: از بيت گفته اند که نکنيد!
بعد هم تا مي خواهي استيضاح کني مي گویند: از بيت گفته اند که نکنيد! ديگه اينجا چون علما هستيد [می گویم:] آقاي ذوالنور نمايندۀ قم براي بار دومی که استيضاح روحاني مطرح شد، شب به من زنگ زد و گفت: آقاي عباسي چه کار بکنيم؟ دفعۀ قبل [برگ استیضاح را] براي من آورده بود، گفتم: چون مردش نيستي که پايش بايستي امضا نمي کنم. دفعۀ اول اينطور جوابش دادم. دفعۀ دوم چند ماه بعد یک شب زنگ زد؛ گفتم: اگر پايش بايستي من امضا کنم و ديگر امضايم را پس نمي گيرم؛ نگوييد: آقا گفتا! من عقلم مي‌گوید: اگر روحاني يک روز زودتر برود به نفع مملکت است؛ از قبل هم گفته ام. صبح که ثبتش کردند من جزو اولين نفراتي بودم که امضا کردم. امضايم را هم پس نگرفتم ولي چرا جلو نمي رود؟! جلوي ۷۳ امضا را گرفتند.
يک عده‌اي بچه مچه مي خواهند وزير را استيضاح کنند
يک عده‌اي بچه مچه هستند بلند مي شوند، مي‌روند، مي‌خواهند وزير را استيضاح کنند! اينکه گفتم بچه منظورم کم سن و سال است! جسارت نمي کنم! من مي روم از يک بزرگي مي پرسم: آقا واقعاً مي‌خواهيد وزير را استيضاح کنيد؟ مي گوید: نه! حالا ما شمشير را بالا برده ايم، پايين نمي آوريم! اين يعني سياسي‌کاري! آقا! اگر قرار است وزيري استيضاح بشود با استدلال و منطق بياييد و استيضاح کنيد.
نمی گذارم وزیر الکی استیضاح شود / رئیس جمهور باید استیضاح شود
اين که از دولت حمايت کنيم خب من رابطۀ خيلي خوبي با وزير نيرو و همۀ معاونينش، وزير نفت و همۀ معاونينش، مديرانش و مدیران مناطق دارم؛ آنها به بنده به عنوان يک آدمي که دارم کمکشان مي کنم، نگاه مي کنند. يعني اين که نگذارم الکي استيضاح شود يا سوال بي خود طرح بشود. بتوانم با نماينده ها صحبت بکنم که به سمت منطق و استدلال بيايند. معمولاً هم نمايندگان محترم همين طور هستند مسائل را سعي مي‌کنيم با دولت حل کنيم. اگر شخص من مورد نظرتان هم من باشد، بله! من روي رئيس جمهور حرف دارم؛ من نظرم هم استيضاح ايشان بوده است. از چند سال پيش گفتم: ايشان اگر يک روز هم رئيس جمهور باشد به ضرر کشور است و ديديد هم که به ضرر کشور بوده است. چون ايشان تقابل مي کند؛ دوقطبي سازي مي کند؛ جلوي رهبري بعضاً مي ايستد؛ صحبت از رفراندوم مي کند و از اين حرفها؛ دقيقاً در مقابل حرف آقا ميگويد رفراندوم برگزار کنيم. يعني اين سيستم رهبري را در جامعه نپذيرفته است. ما شوخي نداريم من سفت می ايستم؛ بي احترامي که نمي کنيم. موافق بي احترامي به وزرا در مجلس نيستم. مي گویم: بايد حرفشان را گوش کرد. آقاي ظريف که به مجلس آمده بود، من هم از اين اتفاقي که افتاد، ناراحت شدم؛ ولي از آن طرف آنها هم نبايد بي ادبي کنند. هم رئيس جمهور، هم وزرا بايد درست حرف بزنند. چه معنا دارد که مي گويد چهار عمل اصلي؟! من هم به او مي گويم: تو اگر دکتراي حقوق از انگليس گرفتي بيا پنج دقيقه در مجلس انگليسي صحبت کن. کسي که دکتراي حقوق از انگليس بگيرد، مگر مي شود انگليسي خوب بلد نباشد؟! چطوري دکترايت را گرفتي؟! تو که به همه ميگي بي سواد! من يک بار گفته ام آخوند ما آمده مردم را به بهشت دعوت کند، چرا هي مي گویي بريد به جهنم؟! آيا همچين آدمي افتخار است براي جامعه روحانيت؟! پس بنده انتقاد مي کنم سفت هم مي ايستم.
سئوال: آيا حضرتعالي قصد نامزدي در انتخابات رياست جمهوري را داريد؟
حالا که فخري زاده شهيد شد من بايد برم و رئيس جمهور بشوم! به همين سادگي
براي رياست جمهوري به بنده پيشنهاد داده‌اند. نه اين حزب ها و دستگاه هايي که هستند. اينها اصلاً متصور نيستند که ما آدميم! همه مي‌خواهند در ۵۰، ۶۰ نفر؛ ميگويند: اين، اين و اين؛ افراد را مي سازند يا ممنوع التصويرت مي کنند! يک عده اي آمده اند سراغ بنده و گفته اند که هستي؟ من هم گفتم: بله هستم! بعد از شهادت فخري زاده گفتم هستم! گفتند: چرا؟ گفتم چون شهرياري شهيد شد من شدم رئيس انرژي اتمي؛ خرسند [امام جمعه کازرون] شهيد شد، من شدم نمايندۀ کازرون! حالا فخري زاده شهيد شد من بايد بروم و رئيس جمهور بشوم! به همين سادگي! چون من از نظر اعتقادي همانطور که در شفافیت آرا می گویم اول بايد ظرفيت در جامعه ايجاد شود بعد صحبت از شفافيت بکنيم. من که چيز پنهاني ندارم؛ بحث ظرفيت در جامعه هم اين است. چون ظرفيت را يک عده‌اي مي‌خواهند بسازند که خودشان را قيم و متولي انقلاب و نظام مي دانند ميگويند ما يک نفر را بالا مي آوريم خدا هم بعضا مي تواند انتخاب کند! خدا شاهد است من به شما بگويم اگر من ترور نشده بودم و زنده نمانده بودم، محال بود انرژي اتمي را دست منی بدهند که  ۲۵ سال در انرژي اتمي کار کرده بودم؛ محال بود. ذهنشان هميشه دنبال اين است که آقاي  x، y، z بيايند؛ به ما نمي دادند.
چرا همه اش رئیس جمهور از استان های مرکزی، حاشیۀ کویر و مشهد باشد؟!
الان هم معتقدم که ما مي توانيم در حد رئيس جمهور هم برويم؛ چي از بقيه کم داريم؟! شما فرصت بدهيد، بچه هاي کازرون هم بالا مي آيند. چرا همه اش از استان هاي مرکزي؟! چرا همه اش از حاشيه کوير؟! چه خبر است؟! چرا همه اش مشهد؟!
چرا همه اش آيت الله رئيسي؟! من از شما سوال مي کنم: بابا! مگر قوۀ قضاييه براي تمدن سازي کم جايي است؟! خب يک بار رفتيد؛ اين کار را کرديد ديگر؛ خب کافيه؛ چرا همه اش دنبال آيت الله رئيسي هستيد؟! من قوۀ قضاييه را مهم مي‌دانم. مي‌گويم کسي از پس قوۀ ‌قضاييه برمي آيد که جنسش از آن جا باشد. آقاي رئيسي در برقراري عدالت در جامعۀ ما مي تواند نقش خيلي مهمي داشته باشد و دستگاه‌ اجرائي راه را هموار کند که قوۀ قضاييه بتواند کارش را انجام دهد. يکي بايد در مجلس باشد که قوانين درست و حسابي تصويب کنند، در مجلس هدايت و راهنمايي کند؛ قوا اگر باهم منسجم نشوند رهبري نمي تواند در بُعد خارجي کار بکند رهبري نمي تواند جامعه را به سمت تمدن سازي پيش ببرد... آقاي رئيسي را الان شما علما برويد هي به او فشار بياوريد که آقا بلند شو بيا رئيس جمهور شو! براي چي؟! مگر قوۀ قضائيه را بايد دست کم بگيريم؟! پليس و قوۀ قضاييه اگر درست بشود انقلاب بيمه است. اين نظر من است. من به پليس خيلي اهميت مي دهم؛ دنبال وجدان کار و انضباط اجتماعي هستیم؟ انضباط اقتصادي رهبري فرمودند اين را؛ پليس و قوه قضائيه را درست کنيد آدم براي قوه مجريه زياد است.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار