آیا با دستور نماینده‌ی اقتصادی مجلس به مدیرعامل شرکت و جمع کردن افرادی که ظاهراً بزرگان ورزش استان خوانده می‌شوند ، باید در تالارپالیز نشست در حالی که باشگاه هنوز قانوناً هیئت مدیره داشت، مدیرعاملی که دلسوزانه در پایتخت برای بودجه‌ی سال پیش رو تلاش می کرد، از طریق آن نوع رأی‌گیری که اکنون در آفریقا هم منسوخ میباشد مدیرعامل انتخاب کرد؟
کد خبر: ۸۹۰۰۶۲
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۷ 21 August 2020

به گزارش «تابناک»؛ همیشه گفته‌ایم، شکست سرآغازی است برای پیروزی اما تا زمانیکه پذیرشی بر خطاها نداشته باشیم ، موفق به جبران هیچ شکستی نخواهیم شد. و چه ناگوارتر است اگر در برابر بازشناسی نواقص ، مقاومت و بلکه خصومت می‌ورزیم.

به هر حال اکنون وقت آن رسیده که بیشتر چشم و گوش باشیم تا دهان.. بیشتر پذیرای نواقص و کاستی‌ها باشیم تا ستیزه‌جو در برابر آن و آنگاه خواهد بود که برمشکلات خودساخته‌ی (خرد یاکلان) غالب و سپس در جدال بامشکلات دیگر ساخته و ناشی از ترفند حریفان و رقبا شاهد اقبال را به کف خواهیم آورد.

درست هفت سال پیش کمتر کسی متوجه این موضوع شد که چرا مربی شایسته و اخلاق مداری چون تقوی و دستیارانش را در حالیکه فصل رقابت‌ها ، آغاز نشده بود به هتک حرمت ، ضرب و شتم از دیاری که مهد کریمانش نام نهاده و بسیار برآن می‌بالیم راندیم.

حکایت فوتبال مس کرمان و بار کجی که به مقصد نمی‌رسید

این بارکج ، از آنروز بر دوش یکایک آنان که امروز خون دل باشگاه محبوب شهر را به سینه دارند نهاده شد، هر ساله از آنچه اسباب رنج تمام ناشدنی این مجموعه است سؤال می کنیم ، اما دریغ ...

دریغا که بجای هزینه‌های گزاف ، توسلات ، ادعیه ، قربانی گاو ، گوسفند ، نذر ونیاز.. یک‌بار و فقط یک‌بار اعتراف به خطایی کنیم که یقین داریم بجز تقاص فروبستگی راه دعا و استجابت، منشأ مشکلاتی شد که شاید انتظار را به بیش از هفت سال و ده سال ، بلکه بیشتر احاله نماید.

خبطی که بنای خودسری ، تاخت وتاز، غلبه بی نظمی هرج و مرجی بر فضایی را نهاد که بدون قاعده و نظم راه به هیچ مقصدی نخواهد برد.

بی نظمی ، فروپاشیدگی ، تشتتی که خود منشأ بی‌نظمی‌ها ، هرج و مرج‌های بعدی در بسیاری از زمینه‌ها شد:

اختلافات لاینحل در هیئت مدیره ، بی‌نظمی ویرانگر بازیکن ، بی‌حساب و کتابی بودجه ، بی مسئولیتی مدیریتی ، خودسری و بی تقیدی مربی ، کادر فنی ، جولان و تسلط هوادارنما بر هوادار واقعی... بگذریم .

اما بدترین بی‌نظمی که خود به ام البلایای بعدی تبدیل شد ، بی توجهی به برنامه محوری بود. برنامه محوری که در خلأ مشهود آن بنیان غلط کاری را در همین سال به ظاهر گل و بلبل باشگاه شاهد بودیم.

آیا با دستور نماینده‌ی اقتصادی مجلس به مدیرعامل شرکت و جمع کردن افرادی که ظاهراً بزرگان ورزش استان خوانده می‌شوند ، باید در تالارپالیز نشست در حالی که باشگاه هنوز قانوناً هیئت مدیره داشت، مدیرعاملی که دلسوزانه در پایتخت برای بودجه‌ی سال پیش رو تلاش می کرد، از طریق آن نوع رأی‌گیری که اکنون در آفریقا هم منسوخ میباشد مدیرعامل انتخاب کرد؟

آنهم مدیر عاملی که درست چند ماه قبل با تمام صرف بودجه و بر جای گذاشتن قرضی سنگین برای باشگاهی دیگر در شهری دیگر امتحان خود را پس داده بود؟

آقای نماینده اکنون در قبال این مداخله‌ی غلط که با افتخار نیز از آن یاد نمود چه پاسخی دارند؟ آیا این بار در همین جا کج گذاشته نشده؟

مدیر عامل شرکت ملی صنایع مس که با استقبال و فرش قرمز ، تبل و دهل ارادتمندان و... وارد شهر شده بود تا شانه زیر بار مسئولیتی سنگین بگذارد، اما بالعکس با این انتخابات نه چندان معتبر، تمام مسئولیت پاسخگویی به افکار عمومی را بر دوش این به اصطلاح بزرگان شهر انداخته بود چه پاسخی دارد؟

البته بزرگانی که متأسفانه چندی است همه‌ی بزرگی و سابقه‌ی مشعشع خود را با مسند نشاندن آقازاده‌های نه چندان لایق ، بر ریاست این هیئت و آن هیئت مدیره و آن دیگر باشگاه وغیره و...حراج نموده و فقط اسم بزرگی را یدک می‌کشند ، یقیناً این به اصطلاح بزرگان نیز در قبال اقدام ناسنجیده‌ی خود در تالارپالیز ، پاسخی برای افکار عمومی نخواهند داشت، و بار مسئولیت ایشان سنگینتر است.

آیا شما عزیزان به ظاهر بزرگ ورزش نباید وظایف و مسئولیت آقای نماینده و مدیرعامل ، حدود مداخلات آنان را بدآنها گوشزد می‌فرمودید؟ نباید از ایشان می‌پرسیدید در حالی که باشگاه مدیرعامل ، هیئت مدیره قانونی و محترمی دارد که حداقل رعایت حرمت آنان تشکیل چنین مجمعی را فاقد موضوعیت ساخته این اقدام به چه معناست؟

بگذریم از کیفیت ، شیوه و خروجی این انتخابات که نیاز به شرح ندارد و خود شکستی دیگر برای مدعیان بزرگی و اخلاق ورزش ،نمایندگی مردم به شمار می‌رود.

اما ادامه‌ی ماجرا...

سالهاست در باشگاهی که داعیه‌ی حضور در جمع لیگ برتری‌ها و حتی تکرار صعود به جام باشگاه‌های آسیا را دارد، فقط یک رویکرد و یک شعار، همه‌ی برنامه‌ها و هدف‌گذاری‌ها ، قواعد و اصول را تحت الشعاع قرارداده:ِ "امسال باید صعود کنیم"

لذا از برنامه‌ای مدون که می‌بایست میثاق جمعی یک شهر و بلکه یک استان می‌بود، کوچکترین خبر و اثری نیست.

منظور از برنامه و برنامه‌محوری چیست؟

خیلی خلاصه و تیتروار باید گفت منظور:

-برنامه‌ای است که طی آن نحوه‌ی انتخاب و جایگاه ، وظایف و اختیارات هیئت مدیره مشخص باشد تا دعواها و کشمکش‌هایی که در برخی فصول بین اعضای هیئت مدیره با خود یا مدیرعامل پدید آمد ، موجب اختلافاتی ویرانگر شد ، تکرارنگردد.

-برنامه‌ای که طی آن فرآیند انتخاب مدیر عامل مشخص و عملیاتی باشد.

-برنامه‌ای که طی آن حدود اختیارات ، وظایف و مهم‌تر از آن ، تعهدات مدیر عامل ، معاونان و همکاران وی مشخص باشد.

تا جایی که در میانه یا پایان هر فصل بابت هر تصمیم، هر عزل و نصب، هر هزینه کرد، هر نتیجه و هر اقدامی پاسخگو باشند.

-برنامه‌ای که بر اساس آن نحوه‌ی انتخاب ، خرید و عقد قرارداد هر بازیکن به گونه‌ای پیشبینی شده باشد تا برخی بلاهای ناگوار که یک یا دو بازیکن در طول برخی فصول به تنهایی بر سر کل باشگاه آوردند، امکان پذیر نباشد.

-برنامه‌ای که مطابق آن حدود دخل و خرج باشگاه، هزینه‌ها ، جایگاه و موضوعیتِ هر یک از این هزینه‌ها تعریف شده و غیر قابل «بذل و بخشش» یا اسراف ، «ریخت و پاش» و پرداختهای سلیقه‌ای باشد.

-برنامه‌ای که طبق آن نحوه‌ی پرورش و استفاده از استعدادهای بومی مشخص گردیده و اینهمه «حرف و حدیث» و مسئله حول محور موضوعاتی چون استعدادیابی ، تست انتخابی ، آکادمی و تیم‌های رده سنی با دپوی چندبرابری بازیکن و درهم ریختگی بی‌حدوحساب دربین نباشد. به‌عبارتی انتخاب بازیکن به تعداد و روشی کاملاً منطقی ، در جریان مسابقات رده‌های سنی؛ باهدف پایان دادن به هرگونه حرف وحدیث ، مبنی برکاسبی و دکانداری ، سوء استفاده در این مقوله، یک‌بار و برای همیشه..

-برنامه‌ای که برمبنای آن جایگاه‌ها، مسئولیتها، به ویژه تعهدات کانون هواداران و اعضای آن دارای تعریف شده ، فعالیتهای این بخش ، منطبق باضابطه و چارت سازمانی مشخص ، شرح وظایف مشخص مدیریت گردد. نه اینکه یک روز «ضرب و شتم» مربی و کادرفنی بوسیله هوادارانما در لباس هوادار را شاهد باشیم ، روزی دیگر برخورد «امنیتی ونظامی» و توهین آمیز باهوادار واقعی را..

-برنامه‌ای که اهداف بومی‌سازی را بطور مشخص ، براساس حق مسلم بازیکنان بومی تعریف نموده باشد و جایی برای جایگزینی بازیکنانِ به مراتب ضعیف‌تر از بازیکنان مستعد استان را برای دلالیسم باقی نگذارد.

-برنامه‌ای که افق صعود به لیگ برتر را در طی مدت زمانی منطقی ، با پشتوانه و پایدار مدنظر قرار داده و تنها به یکسال صعود ، چند سال سقوط ، رفت و آمد بین دسته‌ی برتر و لیگ یک (حتی دو) اکتفا نداشته باشد.

در یک کلام ، شعارهای احساسیِ (امسال به هرقیمتی باید صعود کنیم) یا (امسال باید دل مردم راشاد کنیم) باید کنار گذاشته شده و به جای آن طی دو یا سه سال به صعود اندیشید اما صعودی قدرتمندانه ، بنیان دار و متّکی به بیشترین نیروی بومی (از بازیکن گرفته تا کادر فنی)

_در نهایت برنامه‌ای که به میثاق جمعی استان تبدیل و امضاء مسئولان استان از نمایندگان ، مدیر عامل شرکت صنایع مس ، عوامل و دست اندرکاران دخیل در امور باشگاه ، فرماندار و شورای تامین و صداوسیما و... گرفته تا مسئولان هیئت فوتبال ، ورزش و جوانان استان و شهرستان را به منزله‌ی اطلاع از وظایف و تعهدات خود ، پذیرش این تعهدات ، ذیل خود داشته ، دغدغه‌ی آنان که از مداخله‌ها و اقدامات خلاف مصالح برخی افراد در امور باشگاه گله‌مند هستند نیز برطرف گردیده ، طی بازه زمانی مشخصی عملکرد هر عضو میثاق نامه قابل ارزیابی باشد.

حال و بر این مبنا باید پرسید:

تاکنون طی چند فصلی که ظرف شش سال اخیرطی شده ،(به ویژه امسال که می‌توان به جرأت گفت اگر تا هر مرحله‌ای و در هر رشته‌ای موفقیتی حاصل شده نه به مدد مدیریت یا برنامه‌ریزی در باشگاه که به لطف پول و حمایت ، گاه مدیریت مستقیم سعد محمدی بود) چه میزان برنامه محوری را کسی به عینه شاهد بوده؟

مداخلات برخی مسئولان و برخی به ظاهر بزرگان ورزش چه چیزی جز زیان در دامان ورزش باشگاه مس و گاهاً استان نهاد؟

این قافله با این بار کج چگونه و چرا به دنبال منزلگاه مقصود می‌گردد؟

آیا این بار نباید حق را به استخوان خرد کرده‌ها ،سرد و گرم چشیده‌ها و عقلایی داد ، که معتقد بودند ولو به اختلاف محنت بار یک گل باید انتظار فرو افتادن این بار کج را در چند قدمی منزلگاه مقصود داشته باشیم ؟

اگر مدعی دلسوزی واقعی هستیم احساسات را کنار بگذاریم و فقط کمی بیندیشیم .

فقط بیندیشیم.

انتهای پیام/*

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار