کد خبر: ۸۵۰۱۷۷
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۵ 14 May 2020
 
کشاورزان: برای هر کیلو پیاز ی که هزار تومان هزینه کردیم، ٢٠٠ تومان هم بها نمی‌دهند

 

   [امیرحسین احمدی]   اول صبح است و آفتاب از بام جیرفت سر زده، سفیدی پیازهای زمین محمد برابر نور آفتاب بیشتر خود را به چشم نشان‌می‌دهد. ‏امسال یک‌هکتارونیم پیاز ‏کاشته است؛ زمین و ادوات از او بوده و یکی دیگر از دوستانش هم شریک شده است تا پیاز بکارند. کشت خوب پیش ‏می‌رفت، آب بود، خاک  قوت داشت و محمد و رفیقش ‏هم کمر همت بسته بودند. دمادم بهار، آن موقع که کم‌کم محصول پیاز آماده ‏برداشت می‌شد، خبری دل محمد را لرزاند. «تعرفه برای صادرات هر کیلو پیاز، ١٠ ‏هزار تومان.» گمان این برد که از یک ماه ‏دیگر، سلف‌خری، دلالی یا حق‌العمل‌کاری صبح از خواب بیدار شود، به سر زمینش بیاید و توی سر قیمت پیازهایش بزند. ‏همین هم ‏شد. «پریروز یکی اومده می‌گه هر کیلو پیازت رو می‌خرم ٢٠٠ تومن.» با همان لهجه کرمانی، آرام و کشدار ادامه می‌دهد: «ما هم دیگر ‏زدیم به رگ ‏بی‌خیالی» و می‌خندد. بی‌خیالی محمد حکایت این یک روز و دو روز نیست. توان برای حرص‌خوردن و جوش‌زدن برای او ‏نمانده است. «امسال همه را شخم می‌زنم. به ‏خدا اعصابم کشش نداره. این ٤٠ تن هم که پیاز کاشتیم، ضرر. از پس‌اندازم برمی‌دارم و امسال ‏هم خیاری، پیازی یا گوجه‌ای می‌کارم تا ببینم‌ سال دیگر چقدر ‏ضرر می‌دهم.» «سلف‌ خر» سر زمین قیمت پیاز را ٢٠٠ تومان گفته بود، ‏اما محمد از پا ننشست و به بازار جیرفت رفت. «تو بازار می‌گویند ٣٠٠ تومن، منت به ‏سرت بذارن و پیازت خوب باشه، می‌گن ٥٠٠ ‏تومن.»‏

حتی برداشت محصول هم نمی‌صرفد
زمین محمد امسال خوب بار داده است، پیازهایش یکدست و خرابی کم دارند، نه پیازی له شده و نه محصولی گندیده، به قول خودش پیاز ‏شکل چرخی و کشکی تولید ‏کرده است. پیازی که در این یک‌هکتارونیم زمین ٤٠ تن بار داده است. «٦کیلو بذر خریدم، تقریبا شد ٣٠‏میلیون. از کیلویی سه تومن شروع می‌شه تا ١٠تومن. من بذر معتدلی خریدم که رقم بدی نبود هر کیلوش هم شد ٥‌میلیون ‏تومن.» پیازها روی زمین مانده است و محمد دیگر نه پول برداشت دارد و نه می‌صرفد که ‏بخواهد قرضی کند یا وامی بگیرد که ‏پیازهایش را بفروشد. «ها به خدا! اگر بخوام برای بسته‌بندی و کارگر و کرایه بنزشون پول بدم برای هر هکتار باید ١٦‌میلیون ‏صرف کنم. ‏فایده چه می‌کنه؟» از خیر همه آبی که صرف کرده، همه بشکه‌های گازوییلی که خریده، همه پولی که بابت کارگر داده، می‌گذرد. ‏‏«شخم‌شان می‌زنم. ‏کیلو ‌هزار و ٣٠٠ تومن برای پیاز امسال خرج کردم، کیلو ٢٠٠ تومن بفروشمشون؟»‏
حکایت محمد، حکایت امروز و دیروز و قصه امسال و پار نیست. هر فصل، موقع هر برداشت که می‌رسد، گوشه کنار شبکه‌های اجتماعی ‏فیلمی منتشر می‌شود از ‏کشاورزی که دیگر تا مرز سکته راهی ندارد و با فریاد چه کنم چه کنم هندوانه‌ها را از بوته می‌کَند، بالای سر ‏می‌برد و بر زمین می‌کوبد، فصل برداشت گوجه که ‏برسد، فیلم دیگری منتشر می‌شود. فیلمی از رمه گوسفندان که از تپه گوجه بالا ‏می‌روند تا گوجه بخورند.‏

رودبار جنوب، از خیار خسارت دید، از پیاز هم ‏
همین سه هفته پیش بود که در رودبار جنوب، شهری که در یکی از روستاهای آن محمدحسین کشاورزی می‌کند و گلخانه دارد، ‏کشاورزان، خیابان‌های شهر را با ‏خیار فرش کردند. خود محمدحسین هم خیار کاشته بود، خیار گلخانه‌ای. «به خدا همه‌اش ضرر بود. ‏گوجه هم همین بود، پیاز هم همینه. خیار هم که هیچ در ‏هیچ. یک هندوانه‌ای بد نبود که مشتری داشت و کیلویی‌ هزار و ٢٠٠ تومن ‏می‌خریدن.» محمدحسین امسال گلخانه‌اش را خیار کاشت. «پارسال صادرات بود، سود ‏هم کردیم. گفتیم که امسال باز هم خیار بکاریم، ‏ولی همه را سر خیار باختیم. از پیاز هم که به کل ناامید بودیم. تعرفه صادراتی بسته‌بودن و معلوم بود که کسی ‏نمی‌خره اگر هم بخره، ‏خوبِ خوب که قیمت بده، کیلویی ٥٠٠ تومنه. تازه من خوش‌خیال بودم، کیلویی ٣٠٠ تومن هم می‌گن گرونه.»  به زمین‌هایش که ‏نگاه ‏می‌کند، سیگاری می‌گیراند. «به خدا محصول امسال، بهترین محصول بود. هر چی فروختیم فقط پول کارگر، پول کارتون، پول سم. ‏می‌گوید اوضاع طوری شده که ‏اگر این صادرات نباشد، همین ‌آش است و همین کاسه. قیمت محصول مفت می‌شود. «کشاورزی خطره. ‏فقط به همین صادرات است. صادرات باشد، می‌شه امیدی ‏داشت، پارسال هرچی گیرمان اومد، سرمایه گذاشتیم و گلخونه بیشتری زیر ‏کشت بردیم که امسال هم همه‌ش را باختیم. یه خرده‌ای گندم کاشتم. مگر از اون ‏چیزی گیرم بیاد که بتونم ‌سال آینده هم کشت راه ‏بندازم.» ‏
بازار جیرفت که این روزها مشتری پیازهای کشاورزانش نیست، اما محمدحسین می‌گوید به بازارهای بالایی هم زنگ زده است. «به تهران و ‏اصفهان زنگ زدم، گفتن بازار ‏کساده، حالا می‌خوای پیازت رو بفرست ببینیم چی می‌شه. ولی اعتباری نیست. پول کرایه بنزش هم ‏نمی‌شود و مجبوریم در بازار جیرفت بفروشیم و بازار جیرفت ‏هم ارزش ندارد که برم اونجا از صبح تا ظهر وایسم و خودم رو سبک کنم ‏که هیچ‌کس بارم رو نخره. شخمش می‌زنم بره خلاص.» می‌گوید:«در مغازه‌های جیرفت پیاز از ٣ تومن هست تا ٥ تومن ‏هم می‌رسد. کشت زیاد است و باعث می‌شه ‏دلال‌ها قیمت خودشون رو تو میدون درست کنن اگر مغازه‌دار مستقیم از کشاورز بخرد اما یک برنامه‌ای دارند.‏»
رضا هم همین را می‌گوید: «پیاز جیرفت قیمتش بین ٣٠٠ تا ٦٠٠ تومن شده که پول کارگریش هم درنمیاد و حقیقت ما اصلا دور و ‏بر فروشش هم نرفتیم هنوز. ‏رضا خودش ٢هکتاری زمین داشته و دیگر هزینه اجاره زمین بر سر بقیه هزینه‌هایش هوار نشده است. ‏کیلو ٣‌میلیون تومن پول بذر دادیم، کیسه‌ای ١٥٥تومن ‏هم کود، گازوییل هم که توی زهکلوت آزاد می‌دادند، بشکه‌ای ٦٠٠‌هزار تومان ‏پول گازوییل می‌دادیم، چون آبیاریم قطره‌ای و موتور پمپ گازسوز بود. تقریبا ‏هر کیلو پیاز برای من افتاد ‌هزار و ٣٠٠ تومان.»  رضا ‏هم می‌خواهد پیازهایش را شخم بزند. «یک‌هکتارونیم کاشته بودیم. تقریبا ٧٠‌میلیون شد. ٤٠ تن پیاز هم ‏می‌ده.‏»

دردسر تولید را کشیدیم، اعصابی برای ضرر بیشتر باقی‌ نمانده ‏
می‌گوید ١١ ماه درگیر همین کاشتن پیاز بوده، از اینکه باید بذر را به منطقه سردسیری می‌برده و نشا می‌زده و بعد از چهارماه نشا را ‏می‌آورده در زمین خودش که ‏آن را بکارد. «کار ما ضررش کمتر بود، چون ١٥‌میلیون نباید پول اجاره هر هکتار زمین می‌دادیم.»‏ رضا هم قصد برداشت پیازهایش را ندارد. «همین قدر که خرج کردم، ضرر دادم. الان که قیمت بازار خوب شده می‌گن کیلویی ٨٠٠ تومن شده. ٥٠٠ تومن بابت هر ‏کیلو بخوای پول کارگر بدی و ٢٠٠ تومن هم پول بار، به خاطر کیلویی صد تومن پیاز بردارم؟» حسن اما ایده‌ای به سرش زد که پیازش را به جای دلال‌ها به کسب‌‏وکارهای نوپا بدهد تا برایش پیاز بفروشند. «گفتن مشتری میاد و ما هم خاطر جمع شدیم. توی سایت‌شون هم تبلیغ پیاز ما را کردن ولی یک هفته است کسی ‏نیومده و پیاز ما هم مونده. پنج هکتار پیاز روی زمین مونده که نزدیک ٢٠٠ تومن خرج‌شون کردم. اجاره زمین هم است و اگر بخوام فاکتور را دربیارم سردرد می‌شم ‏زدم تو بی‌خیالی.» زمینش رودبار جنوب است و می‌‍‌گوید جز همین زمین درآمد دیگری ندارد. «درآمد ما فقط از کشاورزی است. امسال هم اگر طلبکارها بیان ‏در خونه، پرایدی دارم که باید بفروشم.»
امسال اداره جهادکشاورزی رودبار بذری به حسن نداده و کود را هم به‌هزار التماس از شهرهای دیگر جور کرده است. ‏‏«‌١٠ تا کیسه کود گرفتم و بذر هم که مجبور شدم گرون بخرم. کیلویی ٦‌میلیون تومان. ولی اونایی که پارتی داشتن گرفتن.» می‌خندد: «‌پارتی ما که خدا ‏بود چیزی گیرمان نیامد.» ٢٠ روز دیگر می‌تواند صبر کند، پیازهایش را از بقیه دیرتر کاشته و بوته پیازها هم قوی است. می‌تواند صبر کند تا ببیند ‏چه می‌شود، آیا قیمت پیازش بالا‌تر می‌رود یا نه؟ «سال آینده هم اگر با این بدهکاری‌ها قلبمون ایست نکنه می‌کاریم و نشد هم که هیچی. راحت می‌شم.»‏

نگاه تولید کشاورزی باید به صادرات باشد
صدرالدین نیاورانی، نایب رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی در گفت‌وگوی خود با «شهروند» می‌گوید باید نسبت به تولید محصولات کشاورزی با ‏تمرکز بر صادرات ونه صرفا تأکید بر بازار داخل، پیش رفت. «به‌عنوان نایب رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی که نماینده ‏کشاورزان و صادرکنندگان است، مخالف ممنوعیت صادرات هر محصولی هستم.» البته از نظر نیاورانی درشرایطی خاص مثل روزهای کرونازده کشور که قیمت ‏بعضی از محصولات واقعا بالا رفت، گذاشتن تعرفه یکی از راهکارهاست. «وقتی صادرات کالایی را ممنوع می‌کنیم، در کشورهای هدف بازتاب بدی دارد. فرض ‏کنیم کشوری ٢٠‌سال محصولی را از صادرکنندگان ایران می‌خریده و ناگاه با این خبر مواجه می‌شود که صادرات آن محصول از ایران ممنوع شده، این خبر به ‏معنای از بین رفتن اعتبار صادرکنندگان ما در کشورهای دیگر است.»
به گفته او هر چند تعرفه صادراتی، برخی از تجار را با مشکل مواجه می‌کند و همچنین ‏تولیدکنندگان و کشاورزان هم از عاقبت برداشت محصول خود سودی نمی‌برند اما دست‌کم ضربه کمتری بر صادرات محصولات می‌زند. «در یک ماه گذشته ‏شرایط کرونا بوده و من شخصا ایرادی نمی‌بینم که چرا پیاز شد ١٧تومن و دولت بر صادرات آن تعرفه گذاشت چراکه پیاز کالایی اساسی است و باید قیمت آن ‏پایین می‌آمد اما از این حرف‌ها اگر بگذریم، باید بگوییم اگر می‌خواهیم سرریز تولیدمان صادر شود و خوار شدن محصولات کشاورزان را نبینیم باید ‏محصولی صادراتی تولید کنیم.»‏

بسته‌بندی پس از کرونا نیاز به تغییر دارد
از نظر نیاورانی محصول صادراتی یعنی همان کالایی که چه از نظر کیفیت و چه از نظر بسته‌بندی بتواند در بازارهای دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد. «کشاورز ‏باید محصولی بکارد که قابلیت صادرات داشته باشد. اگر کشاورز نمی‌تواند محصولی یک‌دست تولید کند، دست‌کم می‌توان این سازوکار را برای کشاورزان تهیه ‏کرد که محصولات‌شان اندازه‌بندی شود.»‏
می‌گوید وقتی یک کشاورز سیب‌زمینی ٤٠٠ گرمی و ٥٠ گرمی در برداشت خود داشته، نیاز دارد تا هر کدام از این سیب‌زمینی‌ها را به دست مشتری خاص ‏خود بسپارد. «راهکار این سازوکار تعاونی‌های روستایی هستند. اگر یک تعاونی روستایی بتواند محصول خاصی از کشاورزان را جمع کند و به تناسب بازار، محصول ‏ریز درجه دو را به صنایع تبدیلی بسپارد و محصول درجه یک و ممتاز را برای بازار داخل و همچنین صادرات آماده کند دیگر با کشاورزانی مواجه نخواهیم بود که ‏پس از مصرف منابع آب و خاک‌شان مجبور به شخم محصول‌شان شوند.» بسته‌بندی نکته دیگری است که نیاورانی روی آن انگشت می‌گذارد. «اگر کشاورز ‏بار خود را در گونی صدکیلویی کنفی می‌فرستاد، امروز باید محصولات برای صادرات بسته‌بندی شود، آن هم در شرایط همه‌گیری کرونا. برای مثال دیگر صادرات ‏با گونی محلی از اعراب ندارد، بلکه ما باید این نکته را بدانیم که محصول تولید شده را باید با رعایت نکات بهداشتی که کمترین تهدید را از جانب کرونا داشته ‏باشد به دست مصرف‌کنندگان کشورهای دیگر برسانیم.» ایجاد سامانه‌هایی برای بازیابی میزان تولید محصولات راهکار دیگری بود که رئیس اتحادیه ملی ‏محصولات کشاورزی آن را به وزارت جهاد کشاورزی پیشنهاد می‌کند. «همیشه این دور وجود دارد که سالی میزان محصولی کم است و قیمتش بالا و سالی زیاد ‏است و قیمتش مفت. اما اگر میزان تولید مشخص باشد می‌توان برنامه‌ریزی دقیق‌تری داشت.» او پیش از هرچیز معتقد است که دیگر آن دوره سرآمده که بخواهیم همه ‏چیز را به گردن بی‌سوادی کشاورزان بیندازیم. «باید این را از ذهن‌مان بیرون کنیم که کشاورز ما بی‌سواد است و امکاناتی ندارد. حتی اگر کشاورزی خود هم بی‌سواد ‏باشد، فرزندانش دانشگاه رفته و تحصیلکرده هستند و اگر بدانند شغل پدری‌شان سود دارد هیچگاه آن را رها نمی‌کنند.»‏
نیاورانی تأکید می‌کند که فارغ از اصلاح الگوی کشت، وزارت جهاد کشاورزی باید اقدامات دیگری هم انجام دهد.«‌باید از طریق کمک وزارت جهاد کشاورزی به ‏سامانه‌هایی مسلط شویم که تمام کشاورزها در آن عضو باشند و برای هر محصولی به‌طور جدا سامانه‌ای داشته باشیم که هر کسی در هرجای ایران پیاز می‌کارد، ‏در این سامانه میزان تولید و وقت برداشت خود را اعلام کند. برای مثال کشاورز خراسان بداند در کرمان هم پیاز کاشته شده و چه میزان از زمینش را باید ‏به کشت این محصول اختصاص دهد. با چنین شرایطی نه آن‌قدر افزایش داریم که قیمت محصولات هزینه تولید را هم تأمین نکند و نه آن‌قدر کمبود که محصولی به سختی در بازار گیر بیاید.»دست آخر نتیجه می‌گیرد که مهم‌ترین کار برای صادرات محصولات کشاورزی از خود زمین‌های زراعی شروع ‏می‌شود. «‌اگر بخواهیم فقط به بازار داخل نگاه کنیم، به پدری می‌مانیم که تمام درآمدش را برای یک فرزند صرف می‌کند، در صورتی‌که صادرات هم می‌تواند برای ‏کشاورزان ما درآمد داشته باشد. معنای این حرف یعنی چه گذاشتن یا نگذاشتن تعرفه، چه مدیریت روند صادرات و چه هر اقدام  دیگر ما در تولید و فروش محصولات کشاورزی باید با این رویکرد باشد که بدانیم مشتری دیگری در ‏آن‌سوی مرزها هم داریم.»‏

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار