خبری از شهادت حاج قاسم سلیمانی طرح و لحظه به لحظه گسترش و به وسعت جهان هستی بازتاب داشت.درست ساعاتی بعد رفتار و گفتار مردم قابل تعمق و بی نظیربود.بغض گلویشان,نحوه بیانشان,اظهار نظر کردنشان انگار که شوکه شده اند.پذیرش اینکه چنین سردارفداکاری را از دست داده باشند,غیرممکن و باور نکردنی بود.روز جمعه بود وضعیت شهر کرمان بر خلاف هر جمعه دیگر خیلی متفاوت و همه وهمه در تلاش برای ورود به مصلی شهر بودند.صحبت و بیان مردم گویای دردی و رنجی عمیق که تنها با گریه شروع و خاتمه میافت.ورود به مصلی و شبستانها دشوار بود.خلاصه خطبه های نماز جمعه آغاز و کم کم خبر شهادت از زبان امام جمعه محترم رسمیت و اعلام گردید. شنیدن خبر شهادت سرداری که با عملکردش در روح و روان و قلب احاد مردم کرمان جا افتاده بود, به قسمی سخت و غیر منتظره بود که گریه,شیون,ناله و زاری تمامی جمعیت را به دنبال داشت.سیمایی در مصلی و اطراف آن شکل گرفته بود,که هیچ کارگردان و یا سناریو نویسی با هزاران بار تمرین و تکرار قادر به ایجاد آن نمی توانست باشد.صحنه ای شکل گرفته بود با کارگردانی آحاد شرکت کنندگان آگاه از عملکرد انسانی که دین,دیانت,دفاع از ناموس و شرف هر ایرانی را متناسب با بالا رفتن سن و سال از زمانه و مربیان بر حق خود آموزش دیده بود. او به ما آموخت که از جبهه و جنگ و سایر موقعیت‌های اجتماعی نردبان ساختن برای رسیدن به ثروت,پست,قدرت‌های کاذب و پوشالی درون‌شان هر انسان واقعی است.برای دفاع از خاک وطن نمی‌شود به انتظار این و ان نشست, می طلبد که پیشروئی شجاع و جان بر کف باشی,اثبات نمود که دشمنان ایران و ایرانی قابل مماشات نیستند,و نمیتوان به آنها اعتماد و باب دوستی ایجاد نمود,آنها تروریسم را تنها در قالب شعاری برای برنده شدن در تجارت جهانی می پسندند, یعنی درجائیکه منافعشان ایجاب نماید, از رزیل ترین و پست ترین تجارب تروریستی که برای تحکیم استثمار آموخته‌اند استفاده واجرائی می‌نمایند.به ما آموخت که اگه به اندازه در صد بسیار جزئی, پس از اتمام جنگ در فکر تأمین آب,مقابله با سیلاب,رونق تولید,تشویق تولیدات داخلی,وسایر پارامترهای تعیین کننده کشورمان بودید , امروزه بحرآن تأمین آب و.....و...بصورت عوامل محدود کننده زندگی را بر مردم دشوار نکرده, و اثر گذاری تحریم‌ها را تشدید نمی نمود.
روح وذکرش ماندگاروجاودانه