مرور روزنامه‌های سه شنبه ۱۱ تیرماه
ریزش ۴۵۰ تومانی دلار در ۲ روز، پایتخت با کلید طرح تازه ترافیک قفل شد، غیبت شیفتگان میزخدمت در انتخابات شورایاری، تعریف حریم خصوصی یکبار برای همیشه، عملیات شناسایی استخراج کنندگان ارز دیجیتالی، انفجار در مسیر شکننده دیپلماسی، وعده‌های به گل نشسته پس از ۱۰۰ روز از سیلاب و خزان مستاجران و زوج‌های جوان از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۷۵۸۷۱۸
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۷ 02 July 2019

ریزش ۴۵۰ تومانی دلار در ۲ روز، پایتخت با کلید طرح تازه ترافیک قفل شد، غیبت شیفتگان میزخدمت در انتخابات شورایاری، تعریف حریم خصوصی یکبار برای همیشه، عملیات شناسایی استخراج کنندگان ارز دیجیتالی، انفجار در مسیر شکننده دیپلماسی، وعده‌های به گل نشسته پس از ۱۰۰ روز از سیلاب و خزان مستاجران و زوج‌های جوان از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز سه شنبه یازدهم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که صف آرایی تحریمی‌ها در اوپک و اعتراض ایران به نفوذ غیراوپکی‌ها یکی از محور‌های برجسته شده در صفحات نخسست آن‌ها محسوب می‌شود. تصاویر زنگنه وزیر نفت با عناوینی همچون مقاومت زنگنه (اعتماد)، زنگنه: باید پول نفت به اینستکس واریز شود (مردمسالاری)، وزیر نفت: بازار نفت باید غیر سیاسی باشد (جمهوری اسلامی)، صف آرائی تحریمی‌ها در اوپک (شرق) در صفحات نخست روزنامه‌های امروز این موضوع را برجسته کرده است.
عبور ایران از اورانیوم ۳۰۰ کیلوگرم در در تعدادی دیگر از صفحات نخست روزنامه‌ها با عناوینی مثل ایران سقف برجام را شکافت (جوان)، اورانیوم غنی شده از مرز ۳۰۰ کیلوگرم گذشت (ایران) و شمارش معکوس برای گام دوم هسته‌ای (ابتکار) برجسته شده است.

 
 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

مرز باریک اختیارات قوه قضاییه و دولت در سرمقاله ایران
روزنامه ایران در سرمقاله امروز خود با عنوان مرز ظریف تفکیک قوا منظور با اشاره به سخنان هفته گذشته رئیس جمهور درباره تفکیک قوا نوشت: از تفکیک قوا، تمایز بخشیدن میان سه امر قانونگذاری و اجرا و قضاوت است. ولی نیک می‌دانیم که این سه مفهوم در عین حال که روشن هستند، ولی در مرز‌های میان آن‌ها قدری ناروشنی دیده می‌شود. برای مثال دولت‌ها یا قوه مجریه تا چه حد می‌توانند در تهیه و تدوین مقررات و آیین‌نامه‌ها عمل کنند؟ آیا این کار دخالت در قوه مقننه نیست؟ یا دستگاه قضایی تا چه حد قادر به ورود به اجراییات دستگاه اجرایی و دولت است؟
وظیفه دستگاه قضایی در اصل داوری و قضاوت نسبت به شکایات و تخطی از قانون است و هیچ دخالتی در امور اجرایی و سیاستگذاری آن نمی‌تواند داشته باشد. همچنین صدور احکام کلی و غیرموردی مثل فیلترینگ محل تأمل و دخالت در امور غیرمرتبط است. با این حال براساس اصل ۱۷۴ قانون اساسی قوه قضائیه موظف است که برای حسن جریان امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاه‌های اداری «سازمان بازرسی» را تشکیل دهد که وظیفه این سازمان چیزی فراتر از داوری براساس تخطی از قانون است.

کیهان: برجام توسط غرب نابود شد/مرز باریک اختیارات قوه قضاییه و دولت در سرمقاله ایران/چرا اقتدار اوپک در حال از دست‌رفتن است؟

این اصل با این هدف تصویب شده که دستگاه قضایی ابزار کافی برای اجرای وظیفه اصلی خود را داشته باشد و با تهیه گزارش‌هایی از روند امور دستگاه‌ها به نظارت قضایی بپردازد. ولی آنچه در عمل مشاهده شده است، نوعی تفسیر موسع از این اختیارات است که در برخی از موارد به امور کارشناسی و اجرایی ورود کرده و تنه می‌زند. اگر یک سد در جایی احداث شود، فارغ از اینکه جایابی و تخصیص منابع برای آنجا درست یا نادرست باشد، وظیفه این سازمان دخالت در این مسأله نیست، بلکه وظیفه آن رسیدگی به فرآیندی است که مقام اجرایی برای رسیدن به این نتیجه طی کرده است. مثلاً اینکه آیا تمامی مقررات و قوانین در این جایابی و تخصیص منابع انجام شده است یا خیر؟ اینکه یک قطار دیر می‌آید یا حتی تصادف می‌کند، باید از خلال رسیدگی فرآیندی نظارت شود و نه از طریق دخالت کارشناسی.

مرز میان این دو حوزه قدری ظریف است. متأسفانه به دلیل باز بودن دست نهاد قضایی مواردی پیش می‌آید که با تفسیر مُوَسَّع از اختیارات این سازمان، امور اجرایی کشور دچار اختلال می‌شود و از آن بدتر اینکه رقابت در میان عوامل یا نیرو‌های اجرایی موجب می‌شود که افراد خارج از مسئولیت‌های اجرایی با هدف رقابت ناسالم و حذف عوامل اجرایی به اینگونه فرآیند‌های شبه قضایی متوسل شوند و در امور اجرایی اختلال ایجاد شود.
گمان می‌رود که ریاست محترم قوه قضائیه که حدود یک دهه رئیس این سازمان بوده‌اند و شناخت کافی از این مسأله دارند در فرآیند هماهنگی با سایر قوا، تمهیداتی را بیندیشند که با ضابطه‌مند کردن این رسیدگی‌ها، کارآیی دستگاه‌های اجرایی بیشتر شود و انرژی آنان در فرآیند‌های شبه قضایی تلف نشود.


کیهان: برجام توسط غرب نابود شد
محمد ایمانی در بخشی از یادداشت امروز روزنامه کیهان با عنوان قیمت برجام یک ششم قیمت یک فوتبالیست؟! نوشت: اروپایی‌ها که نمی‌خواهند به تعهد خرید نفت و برداشتن تحریم‌های مالی و بانکی طبق برجام عمل کنند، یک شرط کوچک (!) دیگر هم دارند؛ اینکه معامله کذایی، به‌هیچ‌وجه مشمول تحریم‌های آمریکا نشود. اتحادیه اروپا حتی از یک اعتراض رسمی به آمریکا در شورای امنیت به‌خاطر نقض و ابطال برجام دریغ کرد. در این میان، شعبده‌بازی INSTEX، برای رسمیت بخشیدن به ابطال تعهدات برجامی اروپاست. اروپا بدین ترتیب تصریح می‌کند تعهدات برجامی خود را پایان‌یافته می‌داند. هرکس از این اقدام بی‌ارزش و موهن استقبال کند، عملا امضا کرده که اروپایی‌ها دیگر تعهدی برگردنشان نباشد، اما ما به اجرای یکطرفه تعهدات ادامه دهیم.
- ما در طول این سال‌ها به ویژه یک سال اخیر، معطل «اروپای غدّار، اما فلج» بوده‌ایم. آقای روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای»، ضمن مرور مذاکرات و توافقات سال ۸۲-۸۴ می‌گوید «برخی از مسئولین باور نمی‌کردند اروپا به تنهایی قادر به حل مسئله نیست. ما می‌گفتیم توان اروپا هم در آژانس و هم در شورای امنیت محدود است و حتی برای تضمین امنیت خودش نیز محتاج آمریکا است. اروپایی‌ها حتی نتوانستند یک هواپیمای ایرباس را بدون هماهنگی با آمریکا به ما بفروشند.
کیهان: برجام توسط غرب نابود شد/مرز باریک اختیارات قوه قضاییه و دولت در سرمقاله ایران/چرا اقتدار اوپک در حال از دست‌رفتن است؟
اروپا قادر نیست هواپیمای ساخت خودش را به ما بفروشد». سند دوم، اظهارات چند هفته قبل امیرحسین زمانی‌نیا معاون وزارت نفت (عضو تیم مذاکراتی روحانی) است که چند هفته قبل گفت: «اروپا در عمل کار زیادی نمی‌تواند انجام دهد. طرف اصلی ما آمریکا بود و حتی اروپایی‌ها خرده می‌گرفتند که مذاکرات را با آمریکا تمام کرده‌اید و اکنون از ما می‌خواهید آن را تایید کنیم... اروپایی‌ها متوجه شدند گروگان هستند و برای استقلال تلاش می‌کنند، اما این موضوع ۵۰ - ۶۰ سال طول می‌کشد»! آیا وزارت خارجه و آقای روحانی می‌توانند شصت سال دیگر منتظر و معطل بمانند؟
- جک استراو وزیر خارجه وقت انگلیس، پس از توافق هسته‌ای سعدآباد در سال ۸۲ گفته بود «ما میوه جنگ و اشغال عراق را در مذاکرات سعدآباد چیدیم». اما ۱۶ سال بعد، معادلات قدرت در منطقه زیرورو شده است؛ هرچه آمریکا و متحدانش در عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و یمن گرفتار شکست‌های راهبردی شده‌اند، محور پیروز مقاومت بسط ید پیدا کرده و به حدی از اقتدار رسیده که دولت تندخوی ترامپ پس از سرنگونی پهپاد فوق‌پیشرفته‌اش، مجبور است در کنار تهدید، از ایران سپاس‌گزاری کند که هواپیمای جاسوسی سرنشین‌دار را ساقط نکرده است. آیا سزاوار است با وجود این جا‌به‌جایی بنیادین معادله قدرت، وزیر خارجه بی‌سروپای آلمان در ملاقات با روحانی و ظریف بگوید اگر درخت برجام میوه نداده (یا میوه‌اش را مانند ۱۶ سال قبل به یغما برده‌ایم)، شما از سایه‌اش استفاده کنید؟! چرا بر دهان او نزدند؟ یعنی بنا بوده به فاصله ۱۶ سال، دو بار از سرمایه‌های ملی هزینه‌های گزاف کنیم و گونه‌ای از درخت‌های بی‌ثمر و پرهزینه را بکاریم که عایدات آن برای غرب و خساراتش برای ایران است؟ اینکه ایستادن در موضع اتهام است.
- یکشنبه آینده، سررسید ضرب الاجل دو ماهه ایران به اروپاست. تصمیم راهبردی را نمی‌توان و نباید به‌خاطر رفتار تاکتیکی و عملیات تاخیری حریف، معطل گذاشت. ما پس از خروج آمریکا از برجام، ۱۲ ماه صبر پیشه کردیم. اما صبر دولت ما، آمریکا و اروپا را گستاخ‌تر کرد، به‌جای آنکه به عقل و عهد برگرداند. آمریکا در این مدت، در حال بازگرداندن تحریم‌ها بود. دولت‌های خبیث اروپایی نیز امیدوار بودند همراهی با فشار حداکثری آمریکا در قالب نقض تعهدات، ایران را از موضع ضعف، دوباره پای میز مذاکره بیاورد تا این بار، عقب‌نشینی از نفوذ منطقه‌ای و واگذاری توانمندی بازدارنده دفاعی را بپذیرد. اگر هم کار به بی‌ثباتی در ایران می‌کشید، باز هم مطلوب آن‌ها در جبهه صهیونیسم مسیحی بود.
-، اما قریب دو ماه است ورق برگشته است. از یک‌سو ضربات محور مقاومت به مراکز مهم اقتصادی و نظامی دو رژیم خیانتکار در منطقه شدت گرفته است. از طرف دیگر، جمهوری اسلامی با سرنگونی پهپاد جاسوسی آمریکا نشان داد زدن ضربات متقابل را با جدیت در دستور کار قرار داده است. مجموعه نظام همچنین ۱۸ اردیبهشت ماه، بازنگری در راهبرد خود نسبت به برجام را آشکار کرد و به شکل اجماعی در سطح شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفت فقط دو ماه دیگر، به طرف اروپایی برای جبران کوتاهی‌هایش مهلت دهد. این، تصمیمی راهبردی، با ۱۲+ ۲ ماه تاخیر بود تا حجت بر دوستان و دشمنان تمام شود. دولت در اثر تراکم عهدشکنی و خباثت طرف مقابل و فشار افکار عمومی، از اردیبهشت ماه اعلام کرد کاهش تعهدات برجامی را به‌عنوان اهرم بازدارنده، در دستور کار قرار می‌دهد. حریف کمترین تردیدی نکند که این تصمیم راهبردی، جز با بازگشت او به تعهداتش تغییر نخواهد کرد. برجام، به خودی خود نمی‌توانست راهبرد دولت باشد، اما اگر هم به خطا چنین شد؛ مشروط به پایبندی غرب بود. استحاله تدریجی «برجام» (برنامه جامع اقدام مشترک) به «برجای» (برنامه جامع اقدام یکطرفه ایران!) به عنوان راهبردی برای در جا زدن ایران و بازداشتن آن از پیشرفت، به مفهوم پایان عمر برجام است؛ همچنان که توافقات ۱۶ سال قبل سعدآباد و بروکسل و پاریس، به دست غرب نابود شد. با این تفاوت که امروز، ایران و متحدان راهبردی آن، دست برتر را در منطقه دارند.

چرا اقتدار اوپک در حال از دست‌رفتن است؟
محمدعلی خطیبی طی یادداشتی که روزنامه اعتماد در شماره امروز خود منتشر کرده نوشت: اوپک در ماه‌ها و روز‌های اخیر آبستن حوادث گوناگونی بوده است. آخرین اتفاق موضع‌گیری دو کشور روسیه و عربستان در خصوص تمدید توافق کاهش تولید در اوزاکا ژاپن به جای وین اتریش بود؛ اتفاقی که موجی از انتقاد‌ها را روانه دو کشور عربستان و روسیه کرد و بسیاری از جمله وزیر نفت کشورمان معتقد هستند با این اتفاق اوپک تضعیف شده است.

کیهان: برجام توسط غرب نابود شد/مرز باریک اختیارات قوه قضاییه و دولت در سرمقاله ایران/چرا اقتدار اوپک در حال از دست‌رفتن است؟

در خصوص سازمان اوپک باید چند نکته را مدنظر قرار داد؛ اول اینکه قوام هر سازمانی بستگی به یک‌سری فاکتور‌ها دارد که اگر در شناسایی و تقویت آن‌ها کوتاهی شود، سازمان با دست خودش باعث تضعیف خودش می‌شود. سیاسی شدن و عدم توجه به ابعاد اقتصادی اوپک، یک فاکتور تاثیرگذار در کاهش قدرت اوپک است. در چند سال اخیر اوپک به شدت سیاسی شده است. این گزاره را می‌توان در دوره‌های مختلف مشاهده کرد که اعضا به جای برآورده کردن اهداف سازمان به دنبال مناسبات سیاسی و تبعیت از دیگر کشور‌ها هستند. نمونه‌اش در تحریم ایران نمایش داده شد. با شروع تحریم‌ها کشور‌های دیگر عضو از جایگزین شدن نفت ایران سخن گفتند. هر زمان که مسائلی مانند موضع‌گیری علیه عضو دیگر، پر کردن جای نفت کشور‌ها در بازار نفت و فشار به جای حمایت پررنگ‌تر شود، می‌توان دریافت که سازمان به فکر اعضایش نیست و مسائل سیاسی در اولویت بالاتری نسبت به سایر مسائل قرار دارد. برای سازمان اقتصادی مانند اوپک سم است که وارد مناسبات سیاسی شود و باید ساختار اقتصادی خود را حفظ کند و وزرایش بیشتر به دنبال مسائل تکنیکی، فنی و تخصصی خودشان باشند. باید اعضا حامی یکدیگر باشند و در شرایط سخت به کمک هم بیایند. اگر این رویه برقرار شود، سازمان‌ها تقویت می‌شوند. نکته دیگری که باید به آن اشاره شود، پدیده جدید و نامانوسی است که در یک سال و نیم گذشته بر اوپک سایه انداخته و آن گرفتن تصمیمات خارج از اوپک است. برای سازمانی مانند اوپک به هیچ‌وجه خوشایند نیست که تصمیمات در خارج از نشست‌های آن برگزار شود. حتی شاهد جابه‌جایی زمان نشست هستیم. در سال‌های گذشته همگان منتظر تصمیم اوپک بودند و مسوولان عالی‌رتبه کشور‌ها نشست این سازمان را دنبال می‌کردند، اما اخیرا تصمیمات از قبل گرفته می‌شود و نشست اوپک جنبه تصمیم‌گیری نهایی خود را از دست داده است. در شرایط فعلی به نظر می‌رسد، اوپک بیشتر فرمانبردار است و باید از تصمیماتی که در خارج از آن گرفته می‌شود، تبعیت کند. اوپک همیشه سعی کرده مستقل و تصمیماتش بر اساس منافع اعضا باشد. به بیان دیگر به نظر می‌رسد اوپک بیش از اندازه سیاسی شده و اعضا به جای حمایت از یکدیگر، منافع خود را در نظر می‌گیرند و بعضا علیه یکدیگر نیز موضع‌گیری می‌کنند که می‌تواند خطرناک باشد. هیچ کشوری به تنهایی نمی‌تواند حیثیت از دست رفته اوپک را برگرداند مگر اینکه همه اعضا اراده کنند تا اقتدار بازگردد. باید یک اکثریت قوی در این سازمان ایجاد شود که نیاز به دیپلماسی خاص خودش دارد./ح

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار