سالهاست نگاه تو را می شناسم
و چنان رفیق چشمانت شده ام
که از شکست دیوار غرورت
بی درنگ آگاه می شوم
اینک یک دریا و یک خورشید
از دل بیقرار من تا تو
کاش زورقی مرا به تو برساند
ای انتهای افق
ای ابتدای آفتاب
"باران حقیقت دوست"