آب مایه حیات است. این جمله که ملکه اذهان است سالهاست برای توجه دادن به ارزش آب برای عموم مطرح میشود و البته بسیاری نیز به این نکته توجه دارند.
خداوند در آیه شریفه سی ام سوره ملک میفرماید بگو به من خبر دهيد اگر آب [آشاميدنى] شما [به زمين] فرو رود چه كسى آب روان برايتان خواهد آورد و البته شاید مدتها قبل از نزول این آیه بر پیامبر رحمت پاسخ آنرا برای بشر و حداقل مسلمین داده باشد، آنجا که هاجر (ع) به دنبال آب برای اسماعیل از سویی به سوی دیگر میدوید و چشمانش جز سراب چیزی نمیدید و البته سالیان سال است که مسلمین در مناسک عبادی حج در اعمال زمان حج و پس از طواف در سعی صفا و مروه ان مسیر را طی میکنند که ان همانا چیزی جز توکل و توسل بر خدای تبارک و تعالی نیست چرا که در ان صحرای عربستان که خشکی ان بر همگان مبرهن است آب از زمین جوشی و اسماعیل را سیراب کرد.
مثال دیگر برای اهمیت و ارزش آب اینکه مهریه زهرا (س) است. گویی هیچ چیزی در این هستی ارزشمند تر از آن نیست که مهریه دختر پیغمبر خداوند باشد. در روایتی است که وقتی زهرا (س) در نزد پدر درباره حرف دیگران درباره نداری علی (ع) درد دل میکرد حضرت در پاسخ از گنجینهها و جواهرات و اموالی سخن به میان میآورد که به انها میدادند ولی خود نگرفتهاند و اینکه آب مهریه زهرا (س) است نشان از نداری نبوده بلکه به ارزش آب توجه دارد.
در بررسی شروع حیات در کره خاکی مهمترین عامل برای دانشمندان و محقیق وجود آب بوده و هست. چنان که امروزه وقتی پس از سالها تلاش دانشمندان به کرات دیگر برای تحقیق و بررسی امکان حیات اعزام میشوند به دنبال نشانی از وجود اب میگردند.
کشور ایران چند سالی است که با پدیده طبیعی خشکسالی و کمبود آب نسبت به سالهای گذشته مواجه شده است. البته اینکه بگوییم ایران با کم آب مواجه است به نوعی کم توجهی به رحمت خداوند است چرا که خداوند رب العالمین است و بخشنده و مهربان و ممکن نیست که بندگانی داشته باشد که در ستایش او مشغولند اما او درهای رحمت را بر انها نگشاید مگر حکمتی در آن مستتر باشد.
از این میان تهران با جمعیتی بالغ بر 16 میلیون نفر در کل شهرستانهای خود و ظرفیتی حدود یک میلیون افزایش جمعیت به واسطه مسکن مهر از پر چالش ترین استانهای کشور در موضوع کمبود منابع آبی است. تهران را پنج سد لتیان، لار، امیرکبیر، ماملو، طالقان تغذیه میکنند که آخرین امارها نشان میدهد هر چند وضعیت ذخیره سدها نسبت به سال گذشته بهتر است اما با سالهای پرآب حدود 200 میلیون متر مکعب کمتر ذخیره اب انهاست.
همچنین از میان این سدها ماملو برای مصارف کشاورزی و تامین منابه آبی دشتهای شرق تهران در نظر گرفته شده بود که به دلیل کمبود اب ان هم برای مصرف خانگی تهران به دستور معاون اول و اختصاص پنجاه میلیارد تومان اعتبار تغییر کارویزه داد.
مردم تهران مجموعا بیش از یک میلیارد و چهارصد میلیون متر لیتر فاضلاب تولید میکنند که از این میان بدلیل کم توجهی های سالیان گذشته فقط 200 میلیون لیتر ان تصفیه میشود و در بحث ابیاری کشاورزی نیز استان وضع قابل تعریفی ندارد و بارها استاندار و مدیرعامل آب منطقهای تهران از وضعیت آن انتقاد کردهاند.
به هرحال وضع موجود اینچنین است. تقریبا همه مسئولین استانی و کشوری بارها درباره مدیریت مصرف آب سخن به میان اورده اند. از صرفه جویی 20 درصدی استاندار تهران تا طرح قطع آب مشترکین پرمصرف گرفته و اختصاص میلیارها تومان در شوراهای برنامهریزی استان تهران به اب منطقه ای و آبفای استان نشان از توجه مسئولین استانی به کمبود منابع ابی دارد.
اما واقعیت اینجاست متوسط مصرف بسیاری از کشورهای دنیا از ایران و علی الخصوص تهران پایین تر است. در اماری تکان دهنده معون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست از بهره کشی طبیعی چهار برابری تهرانی از محیط زیست استان سخن گفت و این یعنی مردم تهران بی رحمانه در حال انهدام محیط زیست طبیعی این استان هستند که یکی از نشانههای ان شیوه مصرف اب است. هرچند نقش ابزار مصرف ناکارآمد را نیز نمیتوان نادیده گرفت. ارزانی اب نیز مزید بر علت است.
اما سخن اصلی اینجاست مگر نه اینکه اینهمه تلاش برای تامین آب شرب مردم است. کدام مردم؟ همانهایی که مدیریت مصرف ضعیفی دارند و در مصرف آب ظاهرا دچار زیادهروی شده اند و شاید این همان علت کم شدن رحمت خداوند نیز باشد. اما جالب توجه است که علی رغم توجه استاندار و مسئولین استانی در سرمایه گذاری برای تامین آب شرب تهران جای خالی فرهنگ سازی احساس میشود.
در هر شورای برنامه ریزی استاندار تهران سخن از اختصاص منابع پنج تا ده میلیاردی برای تاسیس فاضلاب در جای جای استان به زبان میآورد اما حتی یکبار هم از اختصاص بودجهای برای فرهنگ سازی مصرف آب سخنی به میان نیامد. به زبان امروزی علی رغم وجود چند ساله کم آبی در تهران شاهد هیچ کمپینی برای تغییر الگوی مصرف شهروندان در حوزه آب نبودهایم و انگار این موضوع در حجاب کامل است.
در اخرین متدهای توسعه نظریههای توسعه فرهنگی و توجه به فرهنگهای سرزمینی مردمان برای القا و انتقال مفاهیم مورد توجه بیشتری است و سالهاست که موضوعی به نام پیوست فرهنگی مطرح شده است اما کو گوش شنوا؟
سوال اصلی اینجاست که اگر آب ماملو آمد و باز هم آب کم بود از کجا اب میآورند؟ تامین آب از آن طرحهها چقدر هزینه خواهد داشت؟ آیا بهتر نیست که مسئولین استانی با تغییر رویکرد در کنار پروژه های عمرانب توجه ویزهای به اقدامات فرهنگساز داشته باشند؟
قضاوت با اهل فن.